به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، برنامه امروز بالاتر از شبکه خبر به موضوع، مربی داخلی یا خارجی؛ اولویت کدام است؟ با حضور میهمانان برنامه آقایان محمود افشاردوست سخنگوی کمیته فنی والیبال و سعید حق وردی رئیس سازمان ملی قهرمانان و پیشکسوتان، پرداخت.
مقدمه: رهبر انقلاب در دیدارهای اخیر خود؛ یکی از ارکان مهم را ایجاد رقابت واقعی عنوان کردند. به این معنا که نظریات، دیدگاهها و جریانهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیایند و در انتخابات، مثل یک مسابقه بزرگ، یک رقابت واقعی را تشکیل دهند. (پخش گزارش)
سؤال: آقای افشاردوست شما موافق حضور مربیان خارجی در رشتههای مختلف ورزشی ما هستید یا مخالفید با این موضوع؟
محمود افشاردوست: سؤال شما خیلی کلی است و باید کلی پاسخ شما را بگویم. این شرایط متفاوت است، بعضی جاها خیلی ساده اگر بخواهم بگویم یک موقعی است که ما داریم آن فرد را در داخل کشور در همان رشته خاص حالا هر رشتهای و یک موقع است نداریم. اگر داریم میتوانیم استفاده کنیم، اگر آن استانداردهای بین المللی را دارد. اگر نداریم طبیعی است باید از کشورهای دیگر بیاوریم. کسی که میتواند به ما کمک کند در بخشهای مختلف، یکی از مهمترین آنها؛ تربیت مربی است. چیزی که مشخص است این است که همه ورزشها ممکن است این داستانی که الآن در این گزارش بود را نداشته باشند، یعنی این که مثلاً ممکن است بعضی ورزشها نیاز باشد مربی خارجی بیاورند و اصلاً این اتفاقها نیفتد در آنها، مثل خیلی ورزشهای دیگر، نمیخواهم اسم ببرم. مثل والیبال؛ ورزش خود ما؛ یعنی در همه این سالها ما در ۱۰ سال اخیر مربی خارجی داشتیم، اما هیچ موقع حاشیهای به این شکل نداشتیم، به این موضوعی که مد نظر گزارش شما بود ما اصلاً نداشتیم بحمدلله. یعنی میخواهم بگویم که اینها باهم متفاوت است. چه ورزشی است، چه جایگاهی در رنکینگ دنیا دارد این ورزش، چه مدالهایی را میگیرد. ورزش المپیکی هست؟ نیست؟ جایگاهش در المپیک کجاست؟ ستاره هایش در چه وضعیتی هستند و اقبالی که در دنیا برای آن ورزش خاص است. اینها همه آیتمهایی است که باعث میشود که شما بروی به سمت مربی خارجی یا نروی.
سؤال: اینهایی که اشاره کردید باید برویم یا نرویم؟ مثلاً اگر یک ورزش المپیکی بود و اینها که شما اشاره کردید اگر این طور بود برویم سمت مربی خارجی یا نه داخلی استفاده کنیم؟
افشاردوست: اگر داشته باشیم گزینه داخلی را، هم رده با مربی خارجی نیازی نیست. مثل آن مقطعی که ما در والیبال این احساس نیاز را کردیم بعد از آقای کولاکوویچ نیازی نبود مربی خارجی بیاید، از مربی داخلی استفاده کردیم یا برعکس بعد از یکی دو سال الآن فدراسیون به این نتیجه رسیده که ممکن است مربی خارجی دوباره بیاورد. این بر میگردد به شرایط زمانی، یعنی آن تایمی که شما میخواهی در موردش تصمیم بگیری. اهمیت آن مسابقات و تورنمنتی که پیش رو است و ما این را گوشزد میکنیم که شما حالا باید بروی از دانش خارجی استفاده کنی یا نه در این تورنمنت میتوانی از دانش ایرانی استفاده کنی.
سؤال: در این گزارش ورزشی که راجع به فوتبال بود و باهم دیدیم مثلاً اشاره شد به مسابقات خیلی مهمی که مربیان مختلفی در طول زمانهای مختلف آمدند و آن طور که در گزارش باهم دیدیدم، نتایج چیزی میگفت نسبت به آن چیزی که استفاده شده است.
افشاردوست: من نمیخواهم خدای ناکرده ناراحتی برای دوستان بسیار خوبم در رشته فوتبال ایجاد شود. هم دورههای خود ما؛ دوستان بسیار خوب ما هستند، الآن بازیکنان بسیار بسیار خوب؛ از دوستان ما هستند. دوستانی که ارتباط داریم. بنابراین صحبتی که من در ادامه میخواهم کنم در مورد این موضوع، فقط بحث پاسخ به سؤال شماست. ما در همه زمانها تقریباً، حداقل در این ۱۰ تا ۱۱ سال اخیر، به نوعی در فوتبال مان از مربی خارجی استفاده کردیم، همان طور که در والیبال مان هم از مربی خارجی استفاده کردیم. یعنی از سال تقریباً ۹۰ یا ۹۱ که مربی خارجی والیبال آمد فکر کنم کی روش همان زمان به فوتبال ما اضافه شد، اگر اشتباه نکنم. سالهای قبل را خاطرم نیست. در این زمان، جایگاهی که این ۲ تیم در دنیا توانستند کسب کنند باهم خیلی متفاوت شد. یعنی ما در والیبال از مربی خارجی استفاده کردیم، تیم ما رفت جزو ۱۰ تای اول یا حتی در هشت تای اول دنیا، از مربی خارجی در فوتبال استفاده کردیم، علیرغم همه تلاش ها، فدراسیون، بازیکنان و غیره، اما این جایگاه نصیب فوتبال ما نشد. حالا باید بگردیم ببینیم چرا نشد، چه اتفاقاتی افتاد، کجا اشکال داشتیم که نتوانستیم به آن جا برسیم؟
سؤال: پس دیدگاهتان صفر و یکی نیست، اساساً جایی باشد که فکر کنید از داخلی استفاده کنیم، از داخلی، نشد برویم سراغ خارجی ها.
سؤال: آقای حق وردی شما هم نظرید با آقای افشاردوست یا نه دیدگاه دیگری دارید؟
سعید حق وردی: مهم بودن این قضیه از روزی مشخص شد که در دیدار یکم آذر ماه، مقام معظم رهبری (حفظکم الله) فرمودند که در سه بخش ویژه من دغدغه خاطر دارم؛ یکی قراردادها، یکی آفت که موجب فساد و مافیا میشود و بخش سوم هم در رابطه با استفاده از مربیان داخلی است. امروز این برنامه بعد از منویات معظم له، به این برنامه میپردازد، جای بسی خوشحالی برای ورزش دارد. آقای افشاردوست در فرمایشات خود به عنوان یک قهرمان ملی و یک مدیر خوب ۲ دهه گذشته ورزش مان فرمودند، فرمایشات شان جامع بود ولی من میخواهم عرض کنم، در پیرو فرمایشات ایشان که مربی کلمه اش از رب میآید به معنی آموزگار، در ورزش کشورمان باید یک زیرساختهایی داشته باشد. مثلاً بعضی رشتهها را ما داریم به دنیا صادر میکنیم و ما متولی اش هستیم در دنیا، رنکینگ بین المللی داریم، جزو چند تای اول هستیم؛ مثل ووشو، تکواندو، کشتی، بعضاً وزنه برداری، بله ما میتوانیم مدرسهای خود را صادر کنیم. ولی در بعضی رشتهها که وارداتی هستند و علم و اندیشه خارجی در زمان کوتاه تأسیس این رشتهها در ایران است، نیاز به مربی خارجی دارد، اما با اصول خاصی، نه با این اصولی که ما بدون ساختار به آن میپردازیم. بنده وقتی میگویم ما کشتی مان به تمام دنیا داریم مربی صادر میکنیم، یا در کاراته مان؛ سید شهرام هروی عزیز هشت سال مربی تیم ملی است، در جامهای جهانی نتیجه میگیرد یا در بازیهای آسیایی نتیجه میگیرد یا جام جهانی که برگزار میشود، نتیجه میگیرد، شاگردهای ایشان مثل حسن روحانی، حسین روحانی خیلیها میروند در دنیا به عنوان صادرات غیرنفتی ایران ارزآوری برای ایران میکنند و فرهنگ مربی ایرانی را صادر میکنند.ولی در بعضی رشتهها که جدید هستند و بعضی رشتهها که علم جهانی ما باید به روز شود، نیاز به مربی خارجی داریم ولی با اصول، نه با این اصولی که ما بیاییم مدیران مان متأسفانه اتوبوسی میآیند با دولتها میروند و این مدیرانی که دارند تشریف میآورند و میبرند چشم انداز ندارند، به خاطر این که ما باشگاه نداریم، تیم داریم در ورزش کشورمان، اگر باشگاه باشد، مؤسسه فرهنگی، تحقیقاتی، ورزشی و حتی تجاری هست، تجارت در کنار ورزش است، مثلاً فوتبال نام میگیرد؛ دومین اقتصاد بزرگ دنیا بعد از نفت. وقتی ما در اقتصاد ورزش و ساختارها مشکل داریم، وقتی ما در نوع چگونگی آوردن مربی به جای ساختار میآییم احساسی عمل میکنیم تعیین گرایی یا ماندن منِ مدیر در آن موقعیت زمانی برای راضی کردن تماشاگر، این نه تنها خدمت نیست، خیانت نام میگیرد.
سؤال: این که میگویید ناظر به این است که از مربی خارجی استفاده کنیم یا داخلی؟
حق وردی: از مربی خارجی بدون تحقیق و اندیشه.
سؤال: شما میگویید که از مربی خارجی استفاده کنیم یا نه، برای همین وضعیتی که امروز شاهد هستیم؟
حق وردی: بنده به عنوان خدمتگزار سازمان قهرمانان ملی ورزشی ایران حداقل در این چندین سالی که خدمت میکنم، صد درصد عنوان میکنم که مربی داخلی، اما به شرطها و به شروطها، اگر مربی خارجی هم میآوریم، مربی خارجی بیاوریم که در کنار این که کمک به ساختارسازی تیم ملی ما میکند، در کنارش قهرمانهای ملی مان هم باشند، بسترسازی شود برای آموزش اینها تا ۵۰ سال دیگر آقای محمود افشاردوست میتواند به والیبال خدمت کند، تا ۵۰ سال دیگر آقای موسوی میتواند به والیبال خدمت کند.
سؤال: آقای افشاردوست اشاره کردند گفتند اگر ایرانی داشتیم ایرانی استفاده کنیم، اگر ایرانی نبود در ورزشهای مختلف برویم سراغ خارجی ها.
حق وردی: بنا به فراخور جای مختلف آن، شما یک رشتهای میآید بر فرض میگوید کبدی ایران جزو ۲ رشته دنیاست، بالطبع ما باید این را...، برزیل را از شما سؤال میکنم؛ قهوه، گوشت و ورزش؛ دور صادرات غیرنفتی شان را به کل دنیا گرفتند و ارزآوری میکنند. ما چرا نباید به جایی برسیم که وقتی آقای کارلوس کی روش را میآوریم که در این ۱۲ سالی که ایشان هستند؛ مربی رئال بوده، کمک منچستر یونایتد بوده، وقتی میآید طوری ما بد قرارداد ببندیم که ملت ایران را تحقیر کند، یاد امپراطوری پرتغال و ایران بیفتیم و در تمام مسائل داخلی ما دخالت کند، بخواهد این کارها را جلو ببرد. ما مشکلمان در مدیریتی است که انتخاب شان میکند یعنی یک ساز و کاری برای انتخاب مربی خارجی در ایران نداریم.
سؤال: کلاً این را میفرمایید یا فوتبال را مثال میزنید؟
حق وردی: نه در کل ورزش مان این را عرض میکنم.
سؤال: پس اکثر رشتههای ورزشی مان که مربی خارجی هم دارند مثل والیبال که راجع به آن صحبت کردیم میگویید عمدتاً به این شکل بودند که ما خیلی نتوانستیم بهرهمند شویم.
حق وردی: احساس محور بوده، بعضاً بعضی از رشتهها آمدند کمیته فنی گذاشتند مثلاً همان موقع والیبال عزیزان، بزرگان والیبال را صد نفر دعوت کردند، آمدند به جلسه ۱۰ نفره و ۲۰ نفره رسیدند. آمدند در همه پرسی، بین بزرگان خود گذاشتند و کارشناسی گذاشتند، آمده شده ولاسکو، آمده در کنارش ۱۰ نفر قهرمان ملی والیبال در کنار ایشان بودند، آمدند شدند سرمایههای خوب بین المللی ورزشی. الآن به نظرم خود همین والیبال اگر بیاید آن ۱۰ تا ۱۲ مربی که در کنار آقای ولاسکو بعد بشود مربیهای بزرگ تاپ لِوِل جهانی گذاشته، بیاورد تزریق کند به جامعه والیبال، میتواند یک ثروت بزرگی برای کشور باشد، چرا که بودن این قهرمانان ملی مثلاً ما در ورزش برانکو را میآوریم، برانکو یک سال میآید یک میلیون تا ۲ میلیون دلار میگیرد و میرود، آیا چه بغلش ساخته؟ هیچ، چه بهره برداری کرده؟ فقط یک جام است، آن جام را مربی ایرانی هم میآورد دیگر.
سؤال: آقای افشاردوست الآن اشاره کردند شما فرمودید در فرمایشتان که مثلاً الآن ممکن است که فدراسیون والیبال به این جمع بندی الآن رسیده باشد که برود سراغ مربیان خارجی، آقای حق وردی میفرمایند در آن دورانی که مثلاً ولاسکو را به عنوان یک مربی خوب والیبال به آن اشاره میکنند، این قدر میگویند مربی بوده که تا ۱۰ تا ۱۵ سال بعدش نیاز نبود چنین اتفاقی بیفتد.
افشاردوست: من بخش اول صحبتهای خود گفتم مربی خارجی باید ببینیم برای چه ورزشی میآوریم، چه رنکینگی دارد، در واقع مربوط به همین جاست، ممکن است بعضی ورزشها نیاز نباشد مربی خارجی بیاوریم، مثل همان چیزی که آقای حق وردی گفتند. ممکن است در ووشو یا تکواندو احتیاج نداشته باشیم. اما در برخی ورزشها واقعاً نیاز است بیاید، دلیلش هم این است که اگر با یک فیلترینگ خاصی، یعنی با یک بررسی خاصی، هر مربی خارجی هم شرایط این را ندارد که بیاید تیم ملی کشورمان را بگیرد. قطعاً مربیانی لازم است وارد ایران شوند که علاوه بر تمرین دادن تیم ملی، یک سری اتفاقات از کنارشان باشد که بسته به آن قراردادشان است. در واقع فدراسیون از آنها چه میخواهد. مثلاً در نحوه آماده سازی تیمهای باشگاهی با مربیان باشگاهی هماهنگی باشد، چرا؟ در واقع بتوانند شکل کار؛ چه بدن سازی، چه کار فنی، شکل کاری که قرار است در تیم ملی از آن استفاده کند را یک کاسه کند به قول قدیمی ها، یعنی یک شکل تمرین بدهند، حتی این یک شکلی در بحثهای بدن سازی و آمادگی جسمانی هم باشد. چه باشد؟ آخرین متد کاری. در چه صورتی؟ در صورتی که آن مربی دارای پیشینه خوبی در آن ورزش در دنیا باشد. ما مربی خارجی را بر اساس رزومه میآوریم. یک رزومهای میفرستند، میگوییم این مربی آمده از این سال تا آن سال کار کرده این طور بوده، فلان جا مدال گرفته، این قدر قهرمان باشگاهی شده، با تیم ملی رفته، المپیک رفته، این مشخصاتی به ما میدهد، همه جا هست، داخل ایران هم اداره جات هم کسی میخواهد برود استخدام شود، اول یک رزومه میدهد که میخواهند آن طرف را بشناسند. اما نکتهای که وجود دارد این است که حالا آن فرد آمد، آن رزومه میشود پشتوانه اش، آن فرد آمد، حالا در کشور ما چه برای او فراهم است که بتواند آن راهی که رفته در آن رزومه و ما آن را پسندیدیم آن را بتواند اینجا اجرا کند، یک موقع است یک مربی خارجی میآوری برای یک ورزشی که هیچ زیرساختی در ایران ندارد و کشور ما ندارد، حالا هر ورزشی باشد، هیچ زیرساخت خوبی ندارد، تشکیلات باشگاهی ندارد، ساختار باشگاهی ندارد، حتی سالن ممکن است مثلاً مشکل داشته باشد، حتی وسایل و امکانات، مربی خارجی قطعاً نمیتواند کاری کند، اصلاً شما برو ماهی ۱۰۰ هزار دلار هم به او پول بده، قطعاً نمیتواند کاری کند.
سؤال: نقیضش هم بوده، امکانات داشتیم؛ مربی خارجی نتوانسته نتیجه بگیرد.
افشاردوست: بله دقیقاً، میخواهم بگویم که این باید حتماً بر اساس یک بررسی جدی باشد، این که حداقل من این را در مورد فدراسیون والیبال میدانم، میگویم؛ همان طور که آقای حق وردی گفتند، ما در فدراسیون والیبال، یعنی فدراسیون والیبال این کار را میکند؛ شورای فنی تشکیل میدهد، نقطه نظرات را میگیرد، گزینهها را بررسی میکند؛ از ۱۵ تا ۲۰ گزینه به سه تا چهار گزینه میرسد، شورای فنی تشکیل میدهد، نظر شورای فنی، شورای فنی چه کسانی هستند؟ بازیکنان اسبق تیم ملی، کارشناسان والیبال، دوستان در رسانهها و کارشناسان این شکلی نمیآیند نظر میدهند، در نهایت از این فیلترینگ رد میشود، تازه میرود در کمیته فنی، در کمیته فنی تعداد کمتری هستند؛ ۶ تا هشت نفر بسته به شرایطی که فدراسیون دعوت میکند. ماحصل شورای فنی میرود در کمیته فنی و آن جا تصمیم گیری میشود. آن جا تصمیم گیری چه میشود؟ این چند گزینهای که در شورای فنی به آن رسیدند تصویب میشود، تصویب شد به اطلاع هیأت رئیسه میرسد و تصویب نهایی میشود. تمام اینها چه کسانی میآیند صحبت میکنند در مورد این دوستان، چه کسانی؟ آن جا ایجنت نیست، کسانی میآیند صحبت میکنند که سالها پیراهن تیم ملی را پوشیدند و صاحب مدال هستند در بازیهای قهرمانی آسیا از ایران، کسانی صحبت میکنند که سالها مربیگری تیم ملی را کردند، مسابقات مختلف. ما هر چند که این یک واقعیتی است دوستان همه میدانند و من اینجا عنوان میکنم هر چند که قطعاً مربیان ما در والیبال کشور، قطعاً مثل مربیهای خارجی تجربه حضور در لیگ ملتها یا لیگ جهانی سابق یا قهرمانی جهان را ندارند، چرا ندارند؟ به خاطر این که تقریباً از سال ۹۰ به این سو تقریباً ما همه ساله در مسابقات شرکت میکردیم. قبل از آن ما خودمان بازیکن تیم ملی بودیم، سالی یک بار میرفتیم قهرمانی آسیا میآمدیم. یک بازی آسیایی میرفتیم، میآمدیم. یعنی این طور نبود، شاید یک بار صعود میکردیم قهرمانی جهان.
سؤال: آقای حق وردی کلاً میگویند ۱۰۰ درصدی الآن دیگر به یک جایی رسیدیم که تقریباً خیلی موافق مربی خارجی نیستند.
افشاردوست: آقای حق وردی اشکال ندارد، میتوانند نظرشان را داشته باشند.
حق وردی: نه، صد درصد نه، من میگویم وقتی یک جایی مربی خارجی میآید، نیاوریم فقط برای این که پرزیدنت یا رئیس کل ورزش ما شود، ما کارفرمای ایشان هستیم. ایشان؛ کارفرمای ما نیست. نتیجه این نیست که لحظهای بگیریم، اگر الآن فدراسیون والیبال الگوی موفقی شده، شما یک گزارش نشان دادید؛ تمام این تخلفات مال فوتبال بود، کجای آن والیبال بود؟ کجا کشتی بود؟ پخش کردید با صدای آقای ضیائی، تمام اینها مال فوتبال بود، من چرا میگویم مدیریتی که الآن سیستم، ساختار و استراکچری که والیبال گفت این طور میآید در کمیته فنی، نظر میدهند، این طور جمع است، در فوتبال ایران نیست؟
سؤال: یعنی میگویید الآن مثلاً در فوتبال هم نشستند یک کمیته فنی تشکیل دادند و به این نتیجه رسیدند که فلان مربی خارجی باید بیاید، اشکالی ندارد؟
حق وردی: شما باید ببینید اگر با ارز ما که برابری ارز آن با دنیا به پایینترین حد ممکن خود رسیده....
سؤال: پنالتی تیم را هم بگیرم، فوتبال یک خرده جذابتر است که ما صرفاً نمونههای مربی خارجی بیشتر داریم.
حق وردی: فوتبال ورزشی است که در سه مکتب بزرگ دنیا تا مقطع دکترا تدریس میشود. دومین اقتصاد بزرگ دنیا بعد از نفت است. من باید از فوتبال دفاع کنم.
سؤال: پس پنالتی را کلاً بیرون زدید؟
حق وردی: نه، نزدم بیرون، در قطر من سال ۱۳۸۱ تیم منتخب لیگ را بردم تورنمنت جام صالح صَغَر، باشگاه المکره ما را دعوت کرده بود، در ماه رمضان، قهرمان هم شدند بچههای منتخب تهران و منتخب لیگ، در آن جا وقتی با شیخ جاسم من صحبت میکردم در رابطه با ساختارشان، گفتند در سال ۱۹۹۸ فرانسه با امه ژاکه قهرمان جام جهانی میشود، یعنی برترین تفکر ورزش دنیا آن روز فرانسه در سطح فوتبال بود که قهرمان جام جهانی شده. گفتند ما میخواهیم بیاییم یک برنامهای بریزیم برای قطر که رشد کند، امه ژاکه را آوردند در جلسات، دو ماه جلسه گذاشت با کارشناسان اینها، به این نتیجه رسید که تیمهای لیگ دسته اول و دسته دوم شما که ماهیت تیم فوتبال هستند باید برای هر کدام از آنها یک سرمربی از فرانسه گذاشته شود تحت نظر ایشان که مربی قهرمان جام جهانی بوده، الجزایر مصری یا مراکشی که زبان مشترک فرانسه و عربی را میدانند، برای رساندن حرف و فرمایشات مربی به جای این که ما بیاییم مترجم بگذاریم، بیاییم چه کار کنیم؟ بیاییم مربی الجزایری، مصری و مراکشی بگذاریم، بعد دستیارهای سوم و چهارم را آمدند چه کسی گذاشتند؟ قطری گذاشتند. کل تفکر فوتبال قطر آمد روی امه ژاکه فرانسه که برترین تیم جهان بود. آمدند در باشگاه خود سر هر تیم یک سرمربی گذاشتند، مابقی را هم اینها گذاشتند، با یک تفکر ثابت آوردند. متأسفانه فوتبال ما خودمحور است، دوستان گفتند، چون از دولت پول نمیگیرد و ان. جی. او است، مال بیت المال که هست، مال ۸۰ میلیون ایرانی که هست، اینها آمدند یک روز میروند دنبال آقای کلمنته قبل از آقای کی روش، بدو بدو میروند از یک رئیس جمهور کشور بیشتر طرف را طوری بادش میکنند که میخواهند یک آدم بزرگتر بیاورند، در حالی که ما کارفرما هستیم، بعد میآیند آقای کی روش را میآورند، در ۱۲ سال آقای کی روش، بالاترین افتخار ایشان یک سومی در چهار تیم جام جهانی بوده، با مربی ایرانی هم آوردیم.
افشاردوست: من فکر میکنم نوع استفاده از مربی خارجی خیلی اهمیت دارد، این که ما چه برنامهای قرار است برای آن بگذاریم. این بحث قطعاً در قراردادش میتواند مشخص باشد. مثال میزنم مثلاً میتوانیم یکی از بندهای قراردادش این باشد که ایشان حتماً در کشور ما سمینارهای مربوط به تربیت مربیان جوان بگذارد. سمینارهای آموزش مثلاً موضوعات مربوط به پایه حتی روان شناسی، حتی بدن سازی بگذارد برای مربیان ما، این میشود یک بخش استفاده از مربی، اگر ما این کار را نکنیم در قراردادش که قصور ماست، نه این که آن نیامده کار کند.
حق وردی: مدیریت است، الآن مدیریت والیبال ما را در ۱۰ تای جهان برده است، مدیریت فوتبال آمده ما را به ته قعر. من کاری ندارم. کلی میگوییم، فوتبال، چون جهان شمول شده، علایق، تکواندوکارها هم یا آبی، قرمز یا زرد را دوست دارد، یا تراکتور را دوست دارد یا شهرهای تیم خودشان را. در سبد کالای جوانان ما یا هنر است یا ورزش، غیر از این نیست. در سبد زندگی تفریحی بچههای ما یا هنر است یا ورزش؛ هنر کمرنگ تر، ورزش پررنگ تر، ورزش هم بعد از توفیقات والیبال، والیبال هم اضافه شده، بسکتبال هم بعضاً اضافه شده، اما بحث فوتبال اگر از یک بچه پنج ساله ترکیب منچستر را بپرسی، بهتر از من که چهل سال در فوتبال بودم یا در ورزش پهلوانی بودم، بهتر میداند و تعویض هایشان هم بهتر میداند. ما خیلی یادمان باید گری لینیکل را یادمان میآید و این سو آیستون و ... را یادمان میآید. این در بحث سبد کالاست؛ دغدغه مردم است. الآن ۸۰ میلیون نفر ایرانی ان شاء الله آرزوی موفقیت میکنم در جام ملت ها، ولی ما نمیتوانیم با پراید برویم به جنگ مرسدس بنز، ما پول مرسدس بنزی خرج میکنیم، کار پرایدی میبریم جلو، هیچ کس هم جوابگو نمیشود، بعد هم میگویند ما چهارم شویم خیلی خوب است، چه کسی گفته؟ چرا تو که میخواهی چهارم شوی، صد میلیارد پول ماشین بگیری، ولی دختری که تصادف میکند؛ کاپیتان تیم ملی با یک تیبا تصادف میکند. این تفاوت نگرش است.
افشاردوست: آقای حق وردی من فکر میکنم خیلی نگاه نکنیم یک ورزش خاص را.
مجری: ما کلاً ورزش را نگاه میکنیم.
افشاردوست: در حوزه ورزش مان منظورم این است در همه فدراسیون، بحث یک ورزش خاص نیست. باید ببینیم تکلیف مان چیست؟ ما از آن مربی خارجی چه میخواهیم؟ استفاده از مربی خارجی دارای چارچوبی است، صحبت کردن با مربی خارجی یک چارچوبی دارد، این که شما با مدیر برنامههای او صحبت کنی یا مستقیم با خودش صحبت کنی، اینها خیلی باهم متفاوت است. در واقع چیزی را داری دور میزنی به نفع کشور خودت. این که از آن چه بخواهی، قرار است به او چه مأموریتی دهی، فقط این نیست که بیاید سه ساعت صبح سه ساعت بعدازظهر یک تیمی را تمرین دهد و برود، این طور نیست، قطعاً نوع استفاده از مربی خارجی اهمیت دارد.
سؤال: فکر میکنید الآن خوب انجام میشود در رشتههای مختلف ورزشی، در طول این سالهای گذشتهای که ما مربی خارجی و داخلی داشتیم؟
افشاردوست: فکر میکنم بعضاً بد نیست. در واترپلو شنیدم ما استفاده کردیم از مربی خارجی نتایج بسیار خوبی هم گرفتیم تیم ملی کشورمان. در قایقرانی همین طور.
سؤال: زمانش هم مهم است، مثلاً ما چقدر (از مربی خارجی) استفاده کنیم و کی برسیم به داخلی ها؟
افشاردوست: همین را میخواهم بگویم. این بر میگردد به نوع صحبتی که روز اول با آن کردیم، چه کسی کنار مربی خارجی است؟ چند دستیار دارد؟ دستیارانش خارجی هستند یا داخلی؟ داخلی با چه خصوصیاتی میرود پیش مربی خارجی مینشیند؟ مثال میگویم، خدای ناکرده دوست ندارم توهینی باشد به هیچ کدام از مربیان ایرانی، اصلاً انصافاً این طور نیست، خواهشاً بد برداشت نکنید، ولی ما ممکن است یک نفر را بگذاریم پیش یک مربی خارجی که اصلاً آن کاراکتر را نداشته باشد در آینده به ما کمک کند در آن ورزش. برای چه باید بگذاریم آن جا؟
سؤال: اشکال ندارد، مثالش را بزنید.
افشاردوست: نه، مثال که نداریم اصلاً نمونه نداریم.
حق وردی: مثال دارد منتها این که...، من اصلاً اسم شخصیت نمیبرم، متأسفانه ما یک بادکنکی را این قدر باد میکنیم که به جای این که زیبایی داشته باشد، صدای ترکیدنش اذیت مان میکند، در ورزش ما الآن دکتر رضا سهرابیان؛ یک قهرمان ملی است؛ رئیس فدراسیون آن، چون قهرمان ملی است، رفته مربیهای قهرمان ملی را گذاشته، در کنارش در علومی که نیاز دارد، مثلاً بدن سازی آنها، امور تخصصی و فنی، مربیهای مربوطه را گرفته، اگر بیشتر هم حمایت شود، از روزی که آقای سهرابیان آمده، بچهها سه تا سه تا مدال طلا میگیرند در مسابقات. ما مربیانی را باید بیاوریم، ببینیم مثلاً شمشیربازی ۳۶ مدال دارد در المپیک، رشته دو میدانی ۷۲ یا ۱۰۰ و خردهای مدال دارد. ما اینها را که میتواند پرچم کشورمان را ببرد بالا، فارغ از زحمات پارالمپیک اصلاً به آن نمیپردازیم. دو و میدانی ما چه بلایی سرش آمد که حسن تفتیانی که اول میشد، میآید میرسد به مقام هشتم؛ که قهرمان ۱۰۰ متر است. بالطبع دانش فنی در آن جاها نیاز است. وقتی نداریم باید ما...، ببینید ما وقتی در اولویتهای دولت؛ ورزش در آخرین رتبه قرار دارد.
سؤال: کدام دولت را میگویید؟
حق وردی: همین دولتی که هستیم، بودجه گذاشته، هر دولتی که بوده تا الآن، ورزش؛ اولویت آخر بوده، با احترام، با یک ورزش شما نگاه کنید کل ترافیک تهران با یک فوتبال، با یک والیبال، ۹۵ درصد خیابانها را خلوت میکند، چون در سبد کالای مردم است. دلخوشی مردم الآن به ورزش است.
سوال: از چه جهت میگویید آخر گذاشته، چون مثلاً همین مربی های خارجی مثلاً یک گزارشی که دیدیم مثلاً کلی ارز به دست میآورند یا مثلاً شما
حق وردی: اجازه دهید، من یک سوال از شما میکنم. من از ورزش مان دفاع کنم. شما یک پارک در محله نیاوران یا در محله سعادت آباد میگذارید متری ۱۵۰ میلیون تومان، ۲۰۰ میلیون تومان یا ۱۰۰ میلیون تومان زمین آن پارک است، در یک پارک چند هکتاری چند تریلیارد پولش میشود، شما ببینید در روز چند نفر میروند در آن پارک، ولی پولی که در ورزش سرمایه گذاری میکنید، هزینهای نیست، منه سعید حق وردی میگویم دکترینی است که شما اگر دولتهای محترم دنبال اشتغال بودند که آقا هر یک دانه اشتغال را ۱۵۰ میلیون تومان بر فرض سوبسید میداد دولت به آن، بنده به شما به زبان ورزش به عنوان کوچک ورزش میگویم هر استادیوم ورزشی که ساخته میشود، ۸ هزار و ۷۵۴ تا اشتغال مستقیم دارد. یعنی ۸ هزار و ۷۵۴ تا به قیمت چهار سال قبل ۱۵۰ میلیون تومان میتواند سوبسید بگیرد، ورزش تجارت جهانی است، ورزش این نیست که ما فقط وقت تلف کنیم.
سوال: در این نکته که شکی وجود ندارد به هر حال یک صنعت است. روی این نکته که شما میگویید مثلاً دولتهای مختلف خیلی توجهی ندارند.
حق وردی: نه این که خیلی توجهی ندارند، اجازه دهید سرمایه گذاری روی ورزش هزینه نیست، پول دادن به ورزش سرمایه گذاری روی سلامت جامعه است، روی قریب شادی مردم است، روی نسل جامعه ما که ۷۳ درصد جمعیت مان جوان هستند، مابقی هم پدر و مادر آن جوان است، سرمایه گذاری اگر یک دانه والیبال میرود مقام میآورد یا میرود در جهان آمریکا را میبرد، برزیل را میبرد، بعد بیایید ببینید چقدر تور در پارکها بسته میشود، این تأثیرات مثبت ورزش است که حضرت آقا هم فرمایش میکند ایمان، تقوا، پاکدامنی روح ورزشی است پس پاکی در ورزش است، خود حضرت آقا معظم له بزرگ ورزشکار ما کوهنوردی میروند، حضرت آیت الله نوری همدانی روزی دو بار مرجع تقلید ۹۰ ساله ما هم دارند کوهنوردی میروند.
سوال: نکته سر این بود که اگر دارد هزینه میشود سرمایه گذاری شود، ما گزارش را هم با هم دیدیم یک جاهایی هزینه شده از جیب ۸۵ میلیون ایرانی، اما سرمایه گذاری نبوده.
حق وردی: من همین جا در این دوربین میگویم
افشاردوست: نوع قرارداد اهمیت دارد، شما میگویید سرمایه گذاری نبوده، درست هم میگویید، سرمایه گذاری نبوده این پول آمده، پول را به آن دادند حتی بعضاً جریمه هم شده آن ورزش خاص یعنی در واقع رفته دادگاه خارجی شکایت کرده پرداخت جریمه هم شده. یعنی در واقع این ارز از کشور خارج شده چرا؟ به خاطر این که نوع قرارداد وقتی بسته میشده یکی این موضوع یکی موضوع دیگری هم است که من فکر میکنم خیلی مهم است. در همه جا این جوری است نوع فرهنگ حاکم به ورزشهای مختلف هم در دنیا متفاوت است. مثل این که در داخل کشورمان هم متفاوت است. یعنی در واقع نوع فرهنگی که حاکم است به مربیان ورزشهای مختلف در دنیا من فکر میکنم آن هم متفاوت است. یعنی یک ورزش مثلاً یک ورزشی مثل بسکتبال مربی هایش با یک فرهنگ خاصی بزرگ میشوند، عجین میشوند، کار میکنند، حتی در نوع قرارداد بستن هایشان و اینها را هم باید آدم بشناسند اگر میخواهد قطعاً هر رئیس فدراسیونی، یا قطعاً هر مدیری در آن حوزهای که کار میکند فرهنگ مربوط به خودش را میشناسد. قطعاً این طور است، این را هم باید بشناسد تمیز دهد و نوع قراردادی که با آن میبندد متفاوت باشد.
حق وردی: من یک سوال کنم از آقای افشاردوست، آقای دکتر میخواهم بپرسم در این چند سالی که در فدراسیون والیبال هستید چند بار از مربیان خارجی شما رفتند به کس شکایت کردند از نوع قرارداد؟
افشاردوست: هیچ کدام
حق وردی: این والیبال الآن میشود یک الگوی موفق
سوال: همه مربی شما معتقد به این که مربی خارجی والیبال مربی خوبی بودند؟
حق وردی: نه بحث خوبی نیست، این کیفیت شان کمیته فنی باید جواب دهد مثل فوتبال نگویند کمیته فنی کس
افشاردوست: نه هیچ کدام از مربیان خارجی که آمدند ایران با فدراسیون والیبال قرارداد بستند چه زمانی که من دبیرکل بودم چه زمانی که دیگر دبیرکل نبودم.
حق وردی: آیا جریمهای دادید شما؟ آیا آبروی ایران در دادگاه کس رفت؟
افشاردوست: نه شکایتی شد، نه مشکلی پیش آمد.
حق وردی: پس میشوید یک الگوی موفق، نوع قرارداد بستن است
سوال: فقط نوعش را دارید میگویید نه صرفاً از مربی خارجی استفاده کرد.
افشاردوست: نه شکایتی پیش آمد، نه مشکلی پیش آمد، فدراسیون با ایشان صحبت کرد گفت المپیک نداریم، مسابقهای نیست شما این یک سال را به آن توجه نکنید و بروید، ایشان هم گفت باشد یعنی شکایتی انجام نشد، حال چرا انجام نشد؟ اینقدر در این چند ساله اینقدر با او خوب برخورد شده بود شاید از طرف خانواده والیبال، خانواده ورزش که بالاخره بودند در واقع ایشان دیدند که شرایط این جوری است.
حق وردی: همان باز نمونه مدل رشد در قطر را دارم عرض میکنم که من دیدم مسئولان شان چه کار میکردند، برای این که یک بازیکنان بیاید در باشگاه قطر میگفتند فلان بازیکن آمده، معرفی میشد طبق نیاز آن باشگاه مثلاً جمال حاجی مربی البکره بود ۱۳۸۱ هجری شمسی، بوسنیایی معروف. وقتی که ایشان بازیکن را میدید میگفت من میخواهم، میدادند باشگاه، باشگاه یک هیئت ۲۱ نفره از کارشناسان داشت. دقیقاً همین کاری که والیبال کرده، این ۲۱ نفره نصف به اضافه سه نفر باید بعد از آزمایشهای پزشکی و تست علیهذا ایشان تأییدیه فنی میدادند، تأییدیه ندهند ولو این که مربی بخواهد اجرا نمیشود.
سوال: این یعنی اگر کمیته فنی مربی در یک رشته ورزشی یک کمیته فنی تشکیل شد به این جمع بندی رسید آن کمیته فنی به هر دلیل که باید از مربی خارجی استفاده بشود شما میگویید اشکالی ندارد استفاده بشود؟
حق وردی: در رابطه با نحوه گزینش، ساختار نحوه گزینش را من دارم عرض میکنم.
افشاردوست: من میگویم باید استفاده شود.
حق وردی: استفاده شود ولی یک عرض دارم ولی وقتی من میگویم قرار است بروم بر فرض مثال با کی روش سوم بشوم، بزارید بروم با قلعه نوعی.
سوال: کمیته فنی که نمیتواند پیشگویی کند؟
حق وردی: نه ما اگر قرار است مربی بیاوریم، حرف در جهان بزنیم، آرزوی آمال یک ملت را بگذاریم پشت آن.
سوال: حالا ما راجع به یک شخص صحبت نمیکنیم؟
حق وردی: من شخص را کار ندارم، هر شخصیتی. ما میگوییم که آمال یک ملت را میخواهیم و میخواهیم مدینه فاضله اش باشد به نظر من اگر قرار باشد برویم ما این ریسک را بپذیریم با قهرمان ملی ایرانی برویم حداقل حداقل بدترین نتیجه اش این است که میخواهد ۱۲ سال گذشته مان شود ولی سرمایه گذاری کنیم.
سوال: میگویم شما یک کمیته فنی شاید تشکیل دادید به این جمع بندی رسیدید که این آقای مربی، مربی خوبی است در کلاس جهانی؟
حق وردی: اگر نیاز باشد.
سوال: آن نیاز را کجا تشخیص میدهد؟
حق وردی: مربی جوان ما وقتی ۲۰۰ هزار دلاری را میرویم ۲ میلیون دلار میبندیم. یعنی بانک فساد همانی که آقا فرمودند فساد، ما الان مشکل ارز داریم ما در کشور تحریم هستیم، اگر برویم مربی سطح بالای دنیا بیاوریم آن مربی سطح بالای دنیا بیاید ۲۰ تا بغل خودش قهرمان ملی ما را اگر آن کاری که آن میخواهد.
سوال: چند تا مثال دارید که این جوری شده، چون شما تقریباً تا اینجا بیشتر از آقای افشاردوست موافق مربی داخلی بودید، آقای افشاردوست گفتند من موافق مربی داخلی هستم، اما به شرطها و شروطها اگر نشدف برویم مربی خارجی. شما بیشتر موافق بودید؟
حق وردی: من صد درصد موافقم ولی اگر قرار باشد مربی مان بیاید کتاب اینتروال سال ۵۳ شمسی را بیاورد در کار بدنسازی انجام دهد، تعادل اول را ندارد ۱۳۲ تا ضربان اول را کی بیاید ۱۶۸ تا کار بدنی کند، کی در ۱۸۶ ضربان بیاید کار سرعت کند، اینها را هنوز عقب باشیم بله باید یک مدرسی بیاوریم دانش افزایی کنیم، مشکل ما دانش افزایی است.
سوال: چند تا نمونه این طوری شما میتوانید مثال بزنید که این اتفاق افتاده یعنی در رشتههای مختلف ورزشی؟
حق وردی: الآن همین قایقرانی، قایقرانی ما آقای دکتر رضا سهرابیان قهرمان عزیز ملی ما که عضو کمیته المپیک هم هستند، جایی که سیاسیها رفتند کنار ورزشیها آمدند جایشان، ورزشیهای تحصیل کرده استاد دانشگاه هستند، پرچم زنده ایران هستند. مثل آقای افشاردوست، اینها وقتی هستند بروند دانش افزایی شوند، من عقیده ام این است که در هر رشتهای ۳۰ تا از مفاخر جوان آن رشته را ما بفرستیم دو سال هزینه مگر نمیخواهیم کنیم، مگر نمیخواهیم هزینه درمان کنیم، مگر نمیخواهیم هزینه کپسول کنیم، به جای آن بیاییم هزینه کنیم قهرمانان ملی تحصیل کرده مان را به کمپهای بین المللی دانش افزایی مثلا فوتبال را بفرستیم در آلمان، در مدرسه عالی کل آلمان
سوال: به جای این که به مربی خارجی پول بدهیم به داخلی پول بدهیم برود یاد بگیرد.
حق وردی: برانکو یک سال میآید با احترام که یک معلم بزرگی است بعد از یک سال میرود و ارز ما را میبرد ولی محمود افشاردوست، موزون، نبی، آقای بهنام محمودی، شهرام محمودی تمام اینها ۵۰ سال میمانند هر کشوری هم ما میتوانیم منتقل شان کنیم، جابجایشان کنیم اینها ارز بیاورند به کشور ما.
سوال: آقای افشاردوست شما چقدر با این قضیه، که به جای این که ما هزینه کنیم در رشتههای مختلف برویم مربی خارجی بیاوریم همان پول را بگذاریم برویم ایرانیها را تربیت کنیم، مربی تربیت کنیم و بیایند جایگزین شوند؟
افشاردوست: من وام میگیرم از بخش اول حرفم، در کدام رشته، اینها با هم متفاوت هستند.
سوال: آقای حق وردی شما کدام رشته را مثال زدید مثلاً این که میگویید برای فوتبال این جوری شود؟
افشاردوست: اصلاً ما در ووشو نیاز نیست این کار را انجام بدهیم.
سوال: مثلاً همین فوتبالی که شما اشاره کردید؟
حق وردی: ووشو که مهد ووشوی جهان است ما قهرمان ملی مان حسین اجاقی در پارکهای چین من رفتم به جای قهرمانان روی تیشرت هایشان عکس حسین اجاقی مثل بروسلی بوده ولی ما قدر این قهرمان ملی مان را نمیدانیم.
سوال: الآن همین والیبالی که شما متخصص هستید؟
حق وردی: بعضی رشتهها هستند ما سطح دانش مان پایین است آنجا باید بیاید.
سوال: حالا همین فوتبالی که شما مثال زدید یا والیبالی که ما خارجی داشتیم؟
حق وردی: آوردن مربی خارجی در کنار دانش افزایی است.
افشاردوست: در مورد والیبال که شما سوال کردید من در بخش اول حرف هایم گفتم. گفتم بعد از این که آقای کلاوویچ رفت، فدراسیون والیبال به این نتیجه رسید که مربی ایرانی استفاده کند، خود من بارها و بارها در جاهای مختلف صحبت کردم. گفتم مربی ایرانی الآن ما داریم این دانش را نیاز نیست ما برویم دنبال مربی خارجی، اما بعد از دو سال این اتفاق نیفتاد، چون تیم مان تغییر پیدا کرد، مثلاً نتایج، نتایج خوشایندی نبود، ما دوست داشتیم بهتر شود. یعنی خانواده بهتر دوست داشت بهتر شود بهتر نشد بنابر این الآن به این نتیجه رسیدیم برویم دنبال مربی خارجی.
این که ما چه وقت و چه زمانی به قول بحثهای مدیریتی میشویم مدیریت اقتضائی ما چه وقت و چه زمانی براساس آن نیاز آن چه تصمیمی را میگیریم خیلی اهمیت دارد.
سوال: الآن سوال همین جاست ما مربی خوب به قول شما آوردیم، از کنارش چند تا مربی داخلی خوب هم پرورش پیدا کردند، اما بعد از یک برههای دیدیم که وضع مان خوب نیست، چرا در آن برههای که همه خوب بودند و ایرانی هم خوب بودند چرا اینها بیشتر تربیت نشدند؟
افشاردوست: دقیقاً پاشنه آشیل خیلی از ورزشهای کشورمان دقیقاً همین جاست. یعنی ما افرادی را اگر خاطرتان باشد چند دقیقه قبل همین صحبت را داشتیم میکردیم، افرادی را کنار مربی خارجی میگذاریم که آن شرایط را ندارند که در آینده تیم ملی کشورمان را هدایت کنند. مثلاً در ورزشهای مختلف منظورم فوتبال و والیبال و بسکتبال و اینها نیستم.
سوال: همین والیبالی که خودتان مثال زدید گفتید یک خارجی خوبی آمد بعد در کنارش ایرانیهای خوبی آمد، اما الآن به این جمع بندی رسیدیم که بعد دوباره باید برگردیم به خارجی؟
حق وردی: الآن ضعف این است که ایرانیهای خوب را حمایت نمیکنیم.
سوال: آقای افشاردوست این را قبول دارید؟
افشاردوست: نه خیلی قبول ندارم این موضوع را به خاطر این که آن مربی ایرانی الآن در تیمهای باشگاهی سرمربی هم دارند کار میکنند، یعنی آنها در تیم ملی
سوال: نه این که الآن چرا به اینجایی رسیدیم که مربی خوب خارجی داشتیم، مربی خوب داخلی هم داشتیم، اما الآن دوباره برگشتیم سر خانه اول دوباره باید مربی خارجی بیاوریم؟
افشاردوست: به خاطر این که آن مربیان ایرانی که کنار مربیان خارجی بودند، در این چند سال آموزش دیدند اینها هر کدامشان الآن در تیمهای باشگاهی سرمربی هستند، دارند، تیم داری میکنند. بعضاً تیم شان قهرمان لیگ برتر هم میشود، اما یک نکتهای که در والیبال وجود دارد که شاید در ورزشهای دیگر نباشد و کمتر باشد این است که بازیکنان والیبال الآن ما ۱۰ - ۱۲ تا لژیونر داریم در خارج از کشور. بازیکنان والیبال تحقیقاً نمیدانم چقدرش درست است یا نه ولی اغلب این بازیکنان تمایل دارند با یک سرمربی خارجی کار کنند چرا؟ چون نوع پذیرش شان از مربی خارجی بهتر از مربی ایرانی است، این به این معنی نیست که من بگویم مربی ایرانی خوب نیست نه، مربی ایرانی خوب است، اما نوع پذیرش اینها متفاوت است، اینها بازیکنانی هستند که سالهای سال در خارج زندگی کردند، با مربی خارجی عجین شدند، با او خارج کردند، با ولاسکو کار کردند، با کوواش کار کردند، با کولاکوییچ کار کردند، تصور این است که سطح فنی آن مربیهای خارجی بالاتر از مربی داخلی است.
سوال: این تصور است یا واقعیت؟
افشاردوست: ما فرصت خیلی زیادی به مربی ایرانی هم شاید در این چند ساله داده نشده در بزرگسالان را میگویم نه جوانان و نوجوانان در جوانان مربی ما ایرانی است در بزرگسالان ولی شاید فرصت خاصی به بعضی مربیها داده نشده ببینیم آیا آن شرایط پیش میآید یا نه ضمناً زمانی نداشته که این فرصت را بدهند مثلاً مسابقاتی است که وی ان ان است یا لیگ ملتها است، با مربی ایرانی رفتیم در هشتا یا نرفتیم. دیگر سریع اینقدر از داخل یعنی طرفداران والیبال به قدری فشار روی این حوزه میآید که مربی خارجی بیاید که خود به خود فدراسیون عقب نشینی میکند، میگوید باشد من بروم، حالا که میخواهید بروید چه کسی را میخواهید بیاورید، مربی خارج، چرا مربی خارجی؟ چون نتیجه نگرفتیم، پس نشان میدهد شاید هنوز دانش ما از دانش داخلی ما هنوز کمتر از آن خارجی است در صورتی که ممکن است این یک ریسک است ممکن است شما این اجازه را به آن مربی داخلی بدهید چند سال بگذارد سه سال، چهار سال ممکن است تغییر ایجاد شود، ممکن است برسیم به آن جایگاه. الآن من مصداق آن را بگویم که کامل برای شما و بینندگان جا بیافتد در والیبال را میگویم.
ما سال آینده در والیبال مسابقات وی ان ان یا لیگ ملتها را داریم، این لیگ ملتها امتیازش در رنکینگ جدول امتیاز اف آی وی بی یا فدراسیون جهانی والیبال اثر دارد برای صعود به المپیک. خیلی مهم است مسابقات تنها مسابقات انتخابی ما میشود. یعنی اگر نتوانیم حداقل هشت بازی در لیگ ملتهای سال آینده تیم ملی کشورمان نتواند هشت بازی را ببرد، ممکن است که المپیک هم نرود، با توجه به امتیاز رنکینگ اش که ۶ یا هفت تیم بالاتر از ما هستند شانش مان خیلی کم است، فدراسیون والیبال میآید چکار میکند، میگوید من این را ندهم به دست مربی ایرانی در این شرایط سخت
سوال: چرا که اگر فردا نتیجه نگرفت نگویند مربی ایرانی استفاده کردید؟
افشاردوست: من مسئول فدراسیون نیستم من نمیتوانم جوابی بدهم. اما میگوید من ندهم دست مربی ایرانی، چر؟ به زعم من البته، میدهم دست مربی خارجی، کدام مربی خارجی؟ مربی خارجی با تجربه، چرا؟ چون بارها این شرایط را تجربه کرده، چندین و چند سال در این شرایط حساس بوده، آن بیشتر از مربی داخلی الآن میتواند به ما کمک کند برای رفتن به المپیک، ممکن است بعد از المپیک دوباره برود سراغ مربی ایرانی.
سوال: پس دوباره برمی گردیم به فرمایش خودتان به قول آقای حق وردی یک پنالتی ما به شما بزنیم البته یک سرویس به شما بزنیم. این که شما گفتید ما رزومه را نگاه میکنیم مربی را انتخاب میکنیم.
افشاردوست: رزومه نیست، رزومه در آن گفته که شما مدال گرفتید در وی ان ال مثلاً سه بار طلا با تیم برزیل، این را آوردید ایران این معنی اش این نیست که با تیم ملی ایران طلا برزیل میگیرد، اما معنی اش یک چیز خیلی کاملاً واضح و شفاف است معنی اش این است که آن آدم تجربه سه سال رفتن مسیری برای گرفتن مدال طلا را دارد سه بار این کار را کرده، یا چهار بار، پنج سال این کار را کرده یک تجربهای در این چهار پنج سال دارد آن تجربه به درد تیم ملی والیبال میخورد، ممکن است با تیم ملی ما نتواند برود مدال بگیرد.
سوال: آقای حق وردی الآن ۲ تا سوال پرسیدند یکی این که فرمودند تصور بازیکنان این است که این مربی خارجی از داخلی بهتر است این واقعاً تصور است یا واقعیت است از نظر شما، چون مثال همین الآن را زدید؟
افشاردوست: از نظر من تصور است. شاید خود بازیکن بگویند نه ولی از نظر من تصور است. فکر کنم مربی ایرانی اگر یاد بگیرند انگلیسی خیلی خوب صحبت کنند بخشی از این مشکل حل میشود، حتی بعضاً با بازیکنان انگلیسی صحبت کنند، آن موقع بازیکن شاید تصورش فرق کند.
حق وردی: من در رابطه با این مسئله عرض کنم. چیزی که در جامعه مستطر است از چهار سال قبل که دقیقاً من یادم است مراسم هفتم حاج قاسم سلیمانی در هتل آکادمی المپیک گرفته بودیم، یک چیزی از کاپیتان تیم ملی آمد که یک صحبتی کرده بود که در شأن تیم ملی و کاپیتان تیم ملی نبود، متأسفانه وقتی ستارهها معروف میشوند در والیبال با توجه به این که ساختار خوبی رفته جلو منه مدیر وقت که عزیز من است، دوست من است، دارم عرض میکنم، منه مدیر وقت به خاطر این که بولتنم همیشه روی تابلول باشد، درجه اش بالا باشد راضی هستم به خاطر این که بروم به به و چه چهها را بشنوم این سازندگی را بگذارم عقب، آقا آن سه تا جام دیده، قهرمان ملی ما میخواهد یک جام ببیند، بگذارید ۲ بار برود ببازد ولی بعد دیگر میشود این نتیجه اش میشود که صبر و تحمل.
افشاردوست: ما الآن این را شکست میدانیم هم برای مدیر و هم برای مربی
حق وردی: ترس مدیران ما این است که من همیشه نکته ام درد ورزش مملکت ما بولتن گرایی است. چند وقت قبل یک همایشی گذاشته شد که ورزش کشور در یک روز و نیم تربیت فلان در همین استان تهران، یک چند صد نفر آدم آمدند، نشستند، یک دورهای که باید چند ماهه شود در یک روز و نصفی آقای افشاردوست برگزار شد، هزینهای که من سراغ دارم، هزینهای که آنجا شد، میشد ۱۰۰ هزار تا توپ تولید داخل هزینه آن یک و نیم روز ۱۰۰ هزار تا توپ تولید داخل که شما ببرید در سیستان و بلوچستان در کرمان به هر روستا دهیارش را صدا بزنید و بگویید این توپها ۲ سال گارانتی دارد، تولید داخل است، در آسمان ضمانت دارد این ۲ تا میآید برای روستای شما ۲ سال این بچهها سنگ بکارند ۱۱ به ۱۱ عین بچگی خودمان بازی میکنند نه توپ پلاستیکی، ۵۰ هزار تا روستای ما میتوانست ۲ سال ورزش فوتبال یا والیبال یا بستکتبالش آن تولیدی داخلیاین را دارد آن را اسم نمیبرم که تبلیغ نشود، آن آمد اسیر یک بولتن گرایی شد که بگویند ما خوب هستیم، شائبه برداشتن آن معاونت در ورزش کشور ما بود، یعنی ما وقتی بولتن گرایی میکنیم از اصل میدانید من و آقای افشاردوست دلسوخته ورزش هستیم، بنده میگویم که والیبال ایران چرا الآن مربی ما واقعی نمیپذیرد، داخلی نمیپذیرد به خاطر این که به قول فرمایش جناب افشاردوست اینها درجه شان از لحاظ بین المللی رفته بالا ما باید تلاش کنیم همین الآن میروند مربی خارجی بیاورند این ۱۰ تا ۱۵ مربی برتر لیگ را به کمپهای بزرگ حالا آرژانتین است، برزیل است، ایتالیا است هر کجا که صلاح میدانید عزیزان من اینها را ببرید، عین گندم است از وابستگی چه جوری درآمدیم این قهرمانان ملی مان وقتی بروند در چرخه بیافتند از وابستگی ارز دادن تمام میشود که مدیر نترسد من را بردارند.
سوال: آقای افشاردوست یک سوال را نصفه پاسخ دادید این که فرمودید ما مربی خوب خارجی آوردیم خیلی از کنارش ایرانیها یاد گرفتند، مربیهای خوبی پرورش دادیم، اما بعد دوباره الآن مربی خارجی نیاز داریم؟
افشاردوست: آن مربی خوبی که پرورش دادیم الآن دارند کار میکنند در تیم جوانان.
سوال: الآن چرا ما دستمان خالی است؟
افشاردوست: نوع تجربه شان برای بزرگسالان متفاوت است با جوانان و نوجوانان، الآن ما همان مربی که میگویید در سنوات مختلف تیمهای مختلف هم باشگاهی و هم جوانان و نوجوانان ما دارند.
سوال: یعنی میتوانست این تربیت ادامه داشته باشد این دانش به قول آقای حق وردی میتوانست به روز شود؟
افشاردوست: من نمیخواهم اسم ببرم ولی ما مربی داشتیم در کنار مربی خارجی مان بوده ۲ تا بودند، سه سال در لیگ ملتها بودند، مسابقه به عنوان دستیار بودند و در نهایت قبل از المپیک قبلی مجدداً فدراسیون رفت به سمت و سویی که مربی خارجی بیاورد و در واقع حتی آن ۲ تا دستیار را جابجا کرد در آن مقطع، نه به این معنی که آن ۲ تا خوب نیستند وقتی مربی خارجی میآید وارد یک تیم میشود کل تفکرات قدیم را میگذارد کنار تا حتی بدنساز و دکتر، ولاسکو هم این کار را کرد در آن مقطع برای والیبال حتی تا دکتر تیم چرا؟ چون میخواهد یک تفکر جدیدی را بیاورد نباید از تفکر قبلی باشد. آن دستیاران چه شدند بعد از سه سال؟ آنها سرمربی تیمهای باشگاهی شدند نتایج خیلی خوبی رفتیم در باشگاه جهان حتی در مشاور فنی جوانان شدند، رفتند قهرمان جوانان جهان شدند این جوری نیست که اینها کلاً ترد شده باشند، نه دارند کار میکنند، اما به یک شکل دیگری.
سوال: فکر میکنید مجلس آینده چقدر میتواند روی این اتفاقاتی که ما راجع به آن بحث کردیم اثرگذار باشد. این مسیر و سرمایه گذاریهایی که راجع به آنها صحبت کردیم آن را هدایت کند که برسیم به همان فرمایش شما که ما مربی خوب داخلی داشته باشیم که دیگر داریم برویم سراغ داخلی ها؟
افشاردوست: من خواهشم از دوستان این است در حوزه دوستانی که وارد مجلس میشوند در آینده، من خواهشم این است که این همه در مورد خوبیهای ورزش صحبت شد دیگر الآن شعار است من بگویم ورزش سلامت جامعه را درست کند، دیگر همه جا است، من شعار است بگویم ورزش باشد بزه کم میشود، این را همه میدانیم است، من میخواهم بگویم شما باید در آن حوزه برای ورزش و وزارت ورزش یک کاری کنید وگرنه همه گفتنیها گفته شده، یعنی یک شرایطی باشد که این بودجه را یک جوری ببینید یک جوری به وزارت ورزش کمک کنید که وقتی من محمود افشاردوست وقتی در آن جلسه خدمت آقای دکتر منظور هستیم نشستیم وقتی مینشینم و گوش میدهم حرف همه دوستان را میگویم از سال ۷۰ هنوز این صحبتها مطرح است چرا تمام نمیشود، چرا ما نمیرسیم به یک جایی که بالاخره این ورزش به قول آقای حق وردی بیاید در آن قسمتهای بالایی توجهات دولت و اینها.
سوال: آقای حق وردی شما در جمع بندی فکر میکنید که مجلس آینده چگونه باید بیاید همین بحثهایی که داریم؟
حق وردی: پیرو فرمایش معظم له که در یکم دی بود باز هم تاکید میکنم قهرمان ملی ایرانی، مربی ایرانی، پرچم ایران است، و دوم صادرات شرف ایران است ارزآوری دارد و سوم آشنایی دارد به حوزه ورزش، شناخت دارد و خلاقیت دارد و جسارت را باید پشت آن بگذاریم و برای آن سرمایه گذاری کنیم.
در رابطه با مجلس محترم شورای اسلامی من باید عرض کنم که چند تا مسئله است ۱- من از مجلس میخواهم که کمیسیون فرهنگی یا فراکسیون ورزش که انجام میشود در حد شعار نباشد با احترام، من که الآن میآیم در فراکسیون ورزش انتقاد میکنم ماه بعد بروم تند تند وزارتخانه بیایم، آن طرف بیایم کمک کنند تخصصی نه این که افراد بیایند کارشناسان را بخواهند، نهادهای مدنی که معظم له فرمودند.
سوال: چگونه کمک کنند؟
حق وردی: مثلاً یک عزیزی آقای فتح الله زاده برادر بزرگ من، آقای اولیایی، آقای فلان اینها را بگوییم بلند شوید بیایید یک جلسه شود و تمام شد و رفت، نه یک کمیسیونی باید با متخصصان امری مثل آقای دکتر افشاردوست، مثل دکتر رضا سهرابیان اینها که در بطن کار هستند و به روز هستند بیاورند از اینها نظر بگیرند، کمیسیون مبارزه با فساد در ورزش، کمیسیون نیازهای ورزش در رابطه با مبارزه با مفاسد هم باز با زبان ورزش بروند جلو. ورزش هزینه نیست، سرمایه گذاری برای سلامتی و سرافرازی جامعه است.