پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، مرکز مطالعات راهبردي بگين سادات در گزارشي نوشت: با اينکه راهبرد امنيت ملي آمريکا که به تازگي منتشر شده است، مجموعه اي از سياست هاي ملموس و جامع در خاورميانه (غرب آسيا) ارائه نمي کند، اما اين راهبرد نشانه منطق کلي و اهداف دولت ترامپ براي منطقه است، و حاکي از همگرايي و نزديکي ديدگاههاي آمريکا و اسرائيل در منطقه خاورميانه است، و اسرائيل بايد به ماهيت و اشارات ضمني آن به دقت توجه کند.
مرکز مطالعات راهبردي بگين سادات در گزارشي به قلم شيمون آراد در پايگاه اينترنتي خود نوشت: فصل مربوط به خاورميانه در سند راهبرد امنيت ملي آمريکا کوتاه، اما قدرتمند است. اين راهبرد، حاکي از فاصله گرفتن قابل توجه از ميراث اوباماست، بنابراين هم براي شرکاي آمريکا و هم دشمنانش در منطقه جذابيت زيادي دارد. در اين راهبرد، اذعان شده است که بي ثباتي و توازن نامطلوب قدرت منطقه اي در خاورميانه تاثير نامطلوبي بر منافع آمريکا مي گذارد. بر اساس راهبرد امنيت ملي، بي ثباتي منطقه، ناشي از تاثير متقابل (عواملي چون) گسترش (نفوذ) ايران، ايدئولوژي و تروريسم جهادي خشونت آميز، کشورهاي ضعيف، رکود اجتماعي اقتصادي، و رقابت هاي منطقه اي است. در اين سند هشدار داده شده است که درگير نکردن خود در مسائل خاروميانه، باعث حفاظت از آمريکا در برابر گسترش مشکلات اين منطقه نخواهد شد. همچنين در اين سند تاکيد شده است که راه حل سريع يا آساني (براي اين مشکلات) وجود ندارد. در عوض، در سند راهبرد امنيت ملي، از مشارکت درازمدت و صبورانه آمريکا در منطقه به عنوان ابزاري براي تقويت توازن مطلوب قدرت، تقويت ثبات، و پيشبرد منافع امنيتي و اقتصادي آمريکا حمايت شده است. در سند اخير راهبرد امنيت ملي آمريکا، بر خلاف ديدگاه دولت اوباما که در تفاوت آشکار با اين ديدگاه است، مناقشه اسرائيل و فلسطين، به عنوان يکي از علل اصلي مشکلات منطقه تلقي نشده است. با اين همه، در اين راهبرد بر پايبندي دولت ترامپ براي تسهيل توافق صلحي فراگير تاکيد شده است؛ توافق صلحي که به موجب آنچه در اين سند تصريح شده است، مي تواند از طريق افزايش همکاري اسرائيل و اعراب در رويارويي با تهديدهاي مشترک، منفعت گسترده تري داشته باشد که همان تقويت توازن مطلوب قدرت در منطقه است.
اقداماتي که در شرايط منطقه اي موجود در اولويت است و رئوس کلي آن در اين راهبرد آمده است، بر اين موارد متمرکز است: حفظ حضور نظامي آمريکا، تقويت مشارکت ها و همکاري ها به منظور تقويت امنيت و ثبات، حفظ استقلال عراق، تلاش براي فيصله دادن به جنگ داخلي سوريه، جلوگيري از بلندپروازي هاي هسته اي و منطقه اي ايران، و پيشبرد يک توافق صلح فراگير بين اسرائيل و فلسطين. در سند راهبرد امنيت ملي آمريکا تاکيد شده است پايبندي واشنگتن براي کمک به کشورهاي پادشاهي شوراي همکاري خليج (فارس)، نهادهاي سياسي و نظامي آنها را تقويت مي کند؛ کمکي که شامل قرار دادن توانمندي هاي نظامي در اختيار آنها، و ايجاد يک سامانه دفاع موشکي مشترک مؤثر است. آمريکا همچنين کشورهاي عربي را به مدرن سازي اقتصاد و پيشبرد اصلاحات اجتماعي تشويق خواهد کرد. آمريکا با درس گرفتن از اشتباهات گذشته، تلاش خواهد کرد بدون تحميل ارزش هاي آمريکا به کشورهاي مورد بحث، به روشي تدريجي به اين اهداف دست يابد.
پيامدها براي اسرائيل در سند راهبرد امنيت ملي آمريکا به صراحت اعلام شده است که آمريکا از خاورميانه کنار نمي کشد. اين خبر دلگرم کننده اي براي اسرائيل است. مدت زيادي از زماني نمي گذرد که شرکاي آمريکا در منطقه با پيامدهاي احتمالي تمايل دولت اوباما به چرخش از منطقه به سوي آسيا دست و پنجه نرم مي کردند. علاوه بر اين، اصول سياست کلي که در راهبرد امنيت ملي ارائه شده است، حاکي از همگرايي و نزديکي ديدگاههاي آمريکا و اسرائيل درباره منطقه است. موضوع ايران، به وضوح حاکي از اين (نزديکي ديدگاه) است. راهبرد امنيت ملي ترامپ، بر خلاف برداشت دولت قبلي از ايران به عنوان بخشي از راه حل براي ثبات منطقه، تهران را به طور مستقيم يکي از عوامل اصلي مشکلات منطقه معرفي مي کند. سران آمريکا براي مهار و مقابله با بلندپروازي هاي هسته اي و نفوذ ايران تلاش مي کنند. اين امر، منفعتي اصلي براي اسرائيل است. در اين شرايط، تداوم مشارکت نظامي آمريکا در عراق و سوريه به تضمين تاثيرگذاري مستقيم آمريکا -يا نفوذ غيرمستقيم اسرائيل- بر نقش ايران و گروههاي نيابتي آن در آن مناطق کمک خواهد کرد. نزديکي ديدگاهها درباره ايران، امکان گفت و گو و هماهنگي تلاش ها را بين آمريکا و اسرائيل براي مقابله با فعاليت هاي شرورانه ايران در خاورميانه افزايش خواهد داد.
گزارش اخير نشان مي دهد گفتگوهاي محرمانه درباره موضوع ايران همين حالا آغاز و چند کارگروه تشکيل شده است. همچنين سند راهبرد امنيت ملي آمريکا نشان دهنده تغيير آشکار در نحوه درک دولت آمريکا درباره جايگاه اسرائيل در منطقه است. از تصوراتي که دولت هاي قبلي داشتند، ديگر خبري نيست؛ تصوراتي مبني بر اينکه حمايت از اسرائيل با هزينه هاي بالايي در جهان عرب همراه است، و اينکه حل و فصل مناقشه فلسطين براي بهبود جايگاه آمريکا در منطقه از اهميت اساسي برخوردار است. اين رويکرد (جديد)، اين امکان را براي اسرائيل فراهم مي کند تا نقش چشمگيرتري در پيشبرد منافع آمريکا در خاورميانه ايفا کند. اهميت توافق صلح بين اسرائيل و فلسطين در رويکرد کلي دولت (ترامپ) در قبال منطقه کاهش يافته است. آمريکا (دستيابي به) يک توافق را منشاء بالقوه روابط مستحکم تر بين اسرائيل و (کشورهاي عربي حوزه) خليج (فارس) مي داند، که موجب پيشبرد اهداف آمريکا در منطقه خواهد شد. صلح اسرائيل و فلسطين ديگر در جايگاهي نيست که شرط ضروري براي بهبود همکاري اسرائيل و (کشورهاي عربي حوزه) خليج (فارس) باشد. همانطور در سند راهبرد امنيت ملي آمريکا قيد شده است: «اسرائيل علت مشکلات منطقه نيست. کشورها بيش از پيش منافع مشترکي با اسرائيل در رويارويي با تهديدهاي مشترک پيدا کرده اند.» به نظر مي رسد رويکرد دولت در قبال روند صلح، کمتر مبتني بر دستورالعمل هاي تجويز شده، و بيشتر مبتني بر محاسبات سياست است. با وجود اين، اسرائيل نبايد اين واقعيت را ناديده بگيرد که دولت ترامپ همچنان بر پيشبرد روند صلح اسرائيل و فلسطين پايبند است. توصيه مي شود اسرائيل تلاش هاي آمريکا براي از سرگيري مذاکرات را رد نکند. کشورهاي (عربي حوزه) خليج (فارس) در رويکرد دولت (ترامپ) در قبال منطقه نقش محوري دارند. پيش بيني مي شود آنها سه نقش مرتبط به هم را ايفا کنند: کمک به مهار ايران و گروههاي نيابتي آن؛ تلاش در جهت رد ايدئولوژي هاي افراط گرايانه اسلامي؛ و مشارکت در اقتصاد آمريکا. بنابراين احتمال زيادي مي رود آمريکا به فروش تسليحات پيشرفته به کشورهاي (عربي حوزه) خليج (فارس) ادامه دهد، -و از جمله، احتمالاً جنگنده هاي اف 35 را در اختيار آنها قرار دهد-؛ اقدامي که برتري نظامي کيفي ديرينه اسرائيل را تضعيف خواهد کرد. در نتيجه، ابعاد سياسي و نظامي مثلت آمريکا-خليج (فارس)- اسرائيل بايد همچنان در بحث ها بين اسرائيل و آمريکا از اولويت هاي اصلي باشد. با توجه به اولويت حفظ ثبات خاورميانه بر پيشبرد اصلاحات، به نظر مي رسد دولت ترامپ از همکاري نظامي و اقتصادي با همسايگان اسرائيل و شرکاي صلح يعني مصر و اردن حفاظت مي کند. تداوم ثبات اين کشورها منفعت مهمي براي اسرائيل، و همکاري آمريکا و اسرائيل است. برداشت ترامپ درباره روسيه و چين به عنوان رقباي قدرت جهاني بايد از سوي اسرائيل در سطح منطقه اي ارج نهاده شود. با اينکه اين برداشت، با ارزيابي خودِ اسرائيل درباره مشارکت روسيه و چين در منطقه تفاوت چنداني ندارد، اسرائيل بايد اطمينان يابد که تعاملاتش با اين قدرت ها شفاف، و هماهنگ با دولت آمريکا است. از ديدگاه اسرائيل، يک نقطه ضعف بزرگ در راهبرد امنيت ملي آمريکا اين است که در آن به حزب الله هيچ اشاره اي نشده است. گرچه مقابله با حزب الله برابر با مقابله با نفوذ ايران دانسته شده است، حزب الله به خودي خود به يک بازيگر منطقه اي قابل توجه تبديل شده است. آمريکا به سياست روشني در قبال لبنان نياز دارد تا با قدرت داخلي و مداخله خارجي حزب الله به صراحت مقابله کند. روي هم رفته، بخش هاي اصلي راهبرد امنيت ملي آمريکا، نکات دلگرم کننده اي براي اسرائيل دارد. اين راهبرد اساساً با ديدگاه اسرائيل در قبال مسائل منطقه اي مطابقت دارد، زمينه ها را براي سياست قاطعانه تر در قبال ايران فراهم مي کند، تشويق به همکاري اسرائيل و (کشورهاي عربي حوزه) خليج (فارس) مي کند، و ثبات را در اولويت قرار مي دهد. مذاکرات اسرائيل و فلسطين، در صورت شروع تحت نظارت و حمايت آمريکا، به احتمال زياد براي حل مسائل به شيوه اي طراحي خواهد شد که از چشم انداز منطقه اي ترامپ حمايت کند، تا اينکه روندي در محدوده ادعاهاي تاريخي و اخلاقي باشد.