
به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاری صدا و سیما ، پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره نوشت: رژیم عربستان سعودی دیگر نماینده اسلام نیست.
پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی در گزارشی به قلم " خالد ای بِیدون " نوشت: ناپدیدشدن روزنامه نگار عربستانی در کنسولگری این کشور در استانبول ترکیه باعث شده است که جهان انگشت اتهام را به سوی حکومت عربستان و بویژه به سوی محمد بن سلمان ولیعهد و رهبر بالفعل( دی فاکتو) این کشور داز کند. حالا پرونده قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی علت دیگری است که جهان را وادار می کند دیگر این فرض را که عربستان نماینده اسلام در جهان است نپذیرد. خاشقجی شهروند عربستان بود که به علت انتقاداتش از حکومت عربستان در تبعید در آمریکا زندگی می کرد. وی فرد با اعتباری بود و مخاطبانش نوشته هایش را به زبان های عربی و انگلیسی می خواندند. وی روز دوم اکتبر وارد کنسولگری عربستان در استانبول شد و هرگز از آن خارج نشد.
نویسنده گزارش پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره نوشته است اکنون گمانه زنی مبنی بر این که بن سلمان دستور ربودن جمال خاشقجی را صادر کرده و یا این که قتل وی به دستور حکومت عربستان انجام شده است توجه ها را به خود جلب کرده است و در رسانه های خبری و شبکه های اجتماعی هم درباره سرنوشت احتمالی این روزنامه نگار مفقودشده بحث و گفتگو می شود. روز نوزدهم اکتبر در نهایت مقام های سعودی اعتراف کردند جمال خاشقجی در داخل ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول کشته شده است. این اعتراف تنها به تایید نتیجه ای منجر شد که بسیاری از قبل به آن رسیده بودند و از نظر آنها با توجه به سابقه ملال انگیز حکومت عربستان در نقض حقوق بشر و عدم تحمل آن در برابر هر نوع انتقادی، حکومت عربستان سعودی مسئول مستقیم ناپدیدشدن و مرگ خاشقجی بود.
هر جا موضوع اشتباهات عربستان سعودی مطرح شود نام اسلام هم در کنار نام عربستان مطرح می شود. نام عربستان و نام اسلام به هم پیوسته است و به عنوان منبع اقدامات زشت و زننده ای مطرح می شوند که عامل انجام آنها حکومتی است که از زمان ایجاد به عنوان یک حکومت مستقل به عنوان یک حکومت مذهبی شناخته شده است. این موضوع اکنون درباره پرونده خاشقجی هم مطرح است. روزنامه نگاری که به عنوان یکی از منتقدان بومی پرانرژی رژیم سعودی شناخته می شد برای بسیاری یادآور اسلام بود.
" لتی وولپ" کارشناس مسائل حقوقی زمانی موضوعی را مطرح کرد که به سرعت به این نتیجه منجر شد که اسلام به خودی خود در برابر منتقدان تساهل و مدارا ندارد و مخالف صداهای مستقل رسانه ای است و مخالفان را سرکوب می کند. این نوع ارزیابی های جنجالی درباره مذهب با اقدامات حکومت سعودی تایید شده اند. اکنون بحث و گفتگوهای گوناگونی درباره ناپدیدشدن جمال خاشقجی مطرح می شوند و همزمان اسلام به عنوان منبع اقدامات عربستان معرفی می شود. اما آن چه که از این نوع برداشت های کلیشه ای پرخطرتر است فرضی است که مبنای این برداشت های کلیشه ای قرار می گیرد. یعنی بطور خاص این که عربستان سعودی خود را به عنوان منشور و نماد اسلام معرفی می کند و هر آن چه را که انجام می دهد بنوعی منبعث از دین اسلام است.
نویسنده گزارش پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره انگلیسی در ادامه نوشته است عربستان سعودی نماینده اسلام نیست.
با وجود تلاش های گسترده آن برای معرفی خود به عنوان نماد و محور اسلام، حکومت سعودی نماینده رژیمی است که تمام امور آن توسط یک فرد یعنی محمد بن سلمان کنترل می شود.
عربستان سعودی که محل استقرار مکه و مدینه به عنوان دو شهر مقدس اسلام است رژیم آن تلاش می کند از نقش خود به عنوان قیم این دو شهر، در قالب مذهب مشروعیت خود را تقویت کند و خود را به عنوان محافظ اسلام در برابر یک میلیارد و هشتصد میلیون مسلمان معرفی بکند که می خواهند برای تکمیل فرایض دینی به زیارت مکه بروند. قرارگرفتن این دو شهر مقدس در عربستان به اندازه منابع نفتی بی پایان برای تداوم رژیم سعودی مهم و موثر است چون رژیم پادشاهی عربستان از دلارهای نفتی برای گسترش وهابی گری در جهان و قبولاندن این ایده استفاده می کند که عربستان سعودی و اسلام غیرقابل تغییر هستند.
نویسنده گزارش پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره انگلیسی در بخش دیگری از مقاله خود نوشته است: بیایید صریح باشیم. در حالی که اصل این ایده که اسلام و عربستان یکی هستند در واقع از ایده های شرق شناسان و تصورات روحانیان، شیوخ و پادشاهان عربستان و برداشت اولیه آنها از اسلام نشات گرفته است اما عربستان سعودی خود به شکل عمدی تلاش کرده است این ایده را تا حدی پالایش کند و نسخه دلخواه خود را از آن به شکل گسترده ای در خاورمیانه، کشورهای بزرگ اسلامی و در غرب رواج بدهد. در حقیقت وهابی گری هیچ نوع تساهل و مدارایی را در برابر دیدگاه های دیگر اسلامی نمی پذیرد و می خواهد خود را به عنوان نمونه کامل اسلام معرفی کند.
علاوه بر این همپیمانی های راهبردی با قدرت های جهانی بویژه با آمریکا به عربستان سعودی این قدرت را داده است که تلاش های خود را برای معرفی اش به عنوان نماینده سیاسی اسلام تشدید بکند. این تلاش های عربستان چه خوب و چه بد پذیرفته می شد چون نمی شد آن را تغییر داد اما اکنون پرونده خاشقجی این وضع را به بدترین شکل به ضرر عربستان تغییر داده است.
اما عربستان نه در گذشته و نه در حال حاضر بطور خاص نماینده اسلام نیست. عربستان سعودی تنها یک کشور است که نماینده برداشتی ناخوشایند و بدوی از وهابی گری است.
این دیدگاه اسلامی تنها در داخل عربستان مورد پذیرش است که حدود سی و دو میلیون نفر جمعیت دارد و در مناطق دیگر که عربستان با اهرم های سیاسی و اقتصادی یا از طریق شبکه های ترور تلاش کرده است که سیطره خود را گسترش بدهد قابل قبول نیست. واقعیت آن است که کشورهایی مانند اندونزی، پاکستان و هند به مراتب جمعیت مسلمان بیشتری نسبت به عربستان دارند. حتی کشوری مانند نیجریه دو برابر عربستان مسلمان دارد. مسلمانان در سراسر جهان با وجود کم و کاستی های روحانی و جمعیتی به تدریج به این نتیجه می رسند که عربستان سعودی همچون آفتی است که برداشت جهانی را درباره اسلام و مسلمانان مخدوش می کند. اکنون این دیدگاه در آمریکا هم به شکل خاص قدرتمند است.
برای آن که متوجه شویم که عربستان سعودی از معرفی خود به عنوان نماینده اسلام چه قدرتی کسب می کند کافی است نگاهی به دیدگاه فعالان رسانه های و مردم عادی بیندازیم که معمولا دیدگاه منحرف وهابی گری را با اسلام ترکیب می کنند و یکسان می دانند. آنها اسلام را مذهبی متشکل از فرقه های متمایز و زیرفرقه ها یا فرقه های فرعی و مکتب های فکری مختلف می دانند. باز هم باید تاکید کرد این دیدگاه تا حد زیادی ناشی از تفکر و آثار شرق شناسان و در دوره معاصر هم ناشی از تلاش های کسانی که اسلام هراسی را ترویج می کنند. در عین حال این دیدگاه نتیجه تلاش های عامدانه و تبلیغات عربستان سعودی هم است.
در قوی ترین حالت عربستان سعودی نماینده وهابی گری منزوی و قوانین شرعی آن است.
اما بررسی بیشتر اقدامات داخلی و خارجی عربستان سعودی نشان می دهد که رژیم عربستان با بلندپروازی های پرهزینه ولیعهدی اداره می شود که برخی افراد در سایه در اطراف وی جمع شده اند و از قدرت گرفتن وی حمایت می کنند.
جمال خاشقجی نماینده روزنامه نگاری آزاد و صادق در کشوری بود که در آن از روزنامه نگاری آزاد جلوگیری می شود. وی نمونه و مثالی از عربستان را در برابر چشمان جهانیان قرار داد که با آن چه که عربستان تاکنون تلاش کرده است از خود ارائه کند در تناقض کامل قرار دارد. وی به مذهب و عربستانی بودن خود و به ایستادگی در برابر رژیم عربستان و مرد قدرتمند و غیرقابل پیش بینی آن یعنی محمد بن سلمان افتخار می کرد.
نویسنده گزارش پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره انگلیسی در پایان نوشته است: روزنامه نگاری شجاعانه خاشقجی تا حد زیادی منبعث از اسلام بود و مربوط کردن اقدامات زشت و زننده عربستان به اسلام بی عدالتی دوسویه است. چنین رویکردی در وهله اول بی عدالتی در برابر روزنامه نگاری است که حتی بعد از مرگش هم الهام بخش روزنامه نگاری آزاد در عربستان خواهد بود یعنی کشوری که روزنامه نگاری آزاد در آن انکار شده است. در وهله دوم هم چنین رویکردی بی عدالتی به دینی جهانی است که از اقدامات زشت حکومت عربستان یا هر حکومت دیگری در جهان جدا است؛ حکومت هایی که تلاش می کنند از این دین به عنوان یک ابزار برای دستیابی به اهداف زمینی شان استفاده کنند.