اختلافات شاه و ولیعهد سعودی با هدف منحرف کردن افکار عمومی
القای اختلافات بین شاه سعودی و ولیعهدش هدفش منحرف کردن افکار عمومی از مسائل مهم تر است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، با وجود تأکید برخی رسانه ها بر وجود اختلافاتی میان شاه سعودی و ولیعهدش به نظر می رسد این اخبار به صورت هماهنگ شده و برای منحرف کردن افکار عمومی از مسائل مهم تر مطرح شده باشد.
رأی الیوم که از لندن به روز می شود در سرمقاله خود نوشت: گزارش روز گذشته روزنامه گاردین چاپ انگلیس از پوشش گسترده اخبار مربوط به اختلافات میان ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه سعودی و فرزندش محمد بن سلمان درباره تعدادی از مسائل داخلی و خارجی در رسانه های کشورهای عربی حکایت دارد اما نگاهی دقیق تر به اطلاعاتی که در این رسانه ها ارائه می شود در وهله نخست غیر دقیق بودن آنها را نشان می دهد چون نشانگر بی اطلاعی از سازوکارهای درون خاندان حاکم سعودی هستند.
این گزارش درباره اعتراض شاه سعودی به دو بخشنامه ای است که بن سلمان برای انتصاب برادر خود خالد بن سلمان سفیر سابق عربستان در واشنگتن به عنوان معاون وزیر دفاع و معاون پادشاه و انتصاب ریم دختر بندر بن سلطان به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن به جای او صادر کرده است. این اتفاق وقتی افتاد که پدرش در مصر بود. گزارش مذکور به وجود اختلافات دیگری میان آن دو درباره نحوه تعامل با اسرای جنگ یمن و موضع عربستان در قبال اعتراض ها در الجزایر و سودان اشاره می کند که این ارزیابی بسیار مبهم و سئوال برانگیز است.
محمد بن سلمان به سبب وخامت حال پدرش، عدم حضور در صحنه سیاسی داخلی و خارجی در حال حاضر عملا زمامدار عربستان سعودی است و آن طور که یکی از اعضای هیئت همراه نخست وزیر یکی از کشورها که اخیرا به عربستان سفر کرده است می گوید، دیدارهای پروتکلی با ملک سلمان صرفا مدت کوتاهی برای گرفتن عکس و نوشیدن قهوه و تبادل تعارف است.
در آیین حکمرانی سعودی ها سنت نیست که ولیعهد با شاه مخالفت کند و تصمیمی بدون موافقت او حتی در امور ثانوی بگیرد زیرا عبور از شاه کودتا به شمار می آید و اگر ملک سلمان در اوج سلامت جسمی خود بود مطلقا اجازه بروز چنین اتفاقی را نمی داد و فورا ولیعهد را عزل می کرد چنان که سه ماهه نخست حکومتش دو ولیعهد را برکنار کرد. ملک عبدالله بن عبدالعزیز حدود 10 سال در ایام ولیعهدی با وجود آنکه برادرش ملک فهد بیمار بود و حافظه اش را به سبب بیماری قلبی از دست داده بود، محدود بود. عبد الله بن عبد العزیز هر لحظه در ترس صدور دستور برکناری خود از ولیعهدی در اجرای ساختار اساسی حکومتی بود که ملک فهد در آغاز حکومتش بنا نهاده بود و بسیاری می گفتند این تغییر که به شاه صلاحیت تغییر ولیعهد و انتصاب او را داد زمینه چینی برای جایگزین کردن شاهزاده عبدالعزیز پسر کوچکش به جای خودش بود اما بیماری به او مهلت نداد و اکنون در دوران ملک سلمان تاریخ دوباره تکرار می شود.
انتصاب خالد بن سلمان به عنوان معاون وزیر دفاع آن هم با سن کم (همان سن و سالی که برادر بزرگترش در آن وزارت دفاع و ولیعهدی را عهده دار شد) زمینه سازی برای تعیین او به عنوان ولیعهد است در صورتی که تصمیم مورد انتظار یعنی کناره گیری ملک سلمان به سبب بیماری اتخاذ شود و فرزندش به جای او بر تخت شاهی بنشیند. اما انتصاب شاهزاده ریم بنت بندر به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن به دلایل سیاسی داخلی و خارجی انجام گرفت. این اقدام در بعد داخلی پاداشی بود به بندر بن سلطان در پی بیعت با محمد بن سلمان ولیعهد از نخستین دقیقه و حمایت بدون هیچ گونه خشم و ناراحتی از او در سمت جدیدش. از بعد خارجی این اقدام تلاشی برای واکنش به تبلیغات رسانه های غرب بود که با فعالان زن سعودی که در زندان به سر می برند ابراز همبستگی می کنند. با این انتصاب چنین وانمود شد که دیدگاه خاندان حاکم به زنان تغییر کرده و عربستان با اعطای نقشی اساسی به زنان که چندین دهه وجود خارجی نداشت در قامت یک کشور مدرن ظاهر شد.
یک نکته قابل توجه باقی می ماند که برای تقویت روایت گاردین درباره این اختلاف ها و تلاش برای تأکید بر صداقت آن استفاده شده است و آن غیبت ولیعهد سعودی در مراسم استقبال از پدر بعد از بازگشت از سفر فوری او به مصر برای مشارکت در کنفرانس گفت و گوی عربی اروپایی در شرم الشیخ بود.
این غیبت مورد تأکید رسانه های رسمی عربستان قرار گرفت که همواره نام پادشاهان شرکت کننده در مراسم استقبال در فرودگاه را با جزئیات خسته کننده ذکر می کنند. البته این غیبت ممکن است علل امنیتی محض داشته باشد زیرا ولیعهد سعودی خود و همه رفت و آمدهایش را تحت اقدامات امنیتی سخت قرار داده است تا از نقشه ترور توسط دشمنانش در داخل یا خارج از عربستان در امان بماند به ویژه آن که تعدادی از شاهزادگان و عموزاده های خود را که با او بیعت نکردند و مخالفت به قدرت رسیدن او هستند بازداشت کرد و اکثر آنها را به انزوا رانده است.
بعید نیست مشاوران ولیعهد شایعه این اختلافات را با دستور خود او منتشر کرده باشند تا چنین وانمود کنند که شاه سعودی سالم است و هنوز زمام امور را به دست دارد که البته این درست نیست و صرفا ایجاد یک جنجال رسانه ای تعمدی برای هدف قرار دادن صداقت رسانه های خارجی است که اکثر آنها بعد از متهم شدن بن سلمان به دست داشتن در ترور جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول، مواضع انتقادی تندی در برابر ولیعهد دارند.
شاید ذکر این نکته مفید باشد که وقتی موج انتقادها از ولیعهد سعودی به سبب حمایت از توافق قرن شدت گرفت بیانیه ای توسط شاه سعودی صادر و در آن از ایجاد کشور فلسطینی مستقل به مرکزیت قدس و حق بازگشت آوارگان حمایت شد.در این بیانیه از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی هم برای سفر به ریاض دعوت شد و استقبال گرمی از او صورت گرفت. منابع سعودی اعلام کردند این اظهارات کار بن سلمان بود تا از شدت انتقادات داخلی و عربی در برابر توافق مردود و غیرقابل قبول قرن بکاهد.
در پایان دوباره می گوییم که بن سلمان حاکم واقعی عربستان است و تصمیم اول و آخر را در آن کشور می گیرد. همه تحولات اخیر عربستان از جمله انتصاب وزیران و مسئولان عالی رتبه و نیز وضع سیاست های داخلی و خارجی کار او بود و به نظر نمی رسد پدر او از این ماجراها باخبر بوده باشد اگرچه این کارها به نام او انجام شد. هر حرفی درباره اختلافات بین پدر و پسر صرفا تلاشی برای گمراه کردن برخی رسانه ها به ویژه رسانه های غربی و منحرف کردن توجه افکار عمومی از مسائل مهمتر است مخصوصا با توجه به این که روزهای آینده آبستن حوادث غافلگیر کننده بیشتری در عربستان است.