پخش زنده
امروز: -
مهمان برنامه ”بدون تعارف“ روز جمعه مجید بنی فاطمه بچه خیابان جیحون تهران است که از ۶ سالگی مداحی اهل بیت (ع) را آغاز کرده و امروز مداح صاحب سبک و موفقی شده است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، متن زیر مشروح گفتگوی کامبیز رضوانی خبرنگار بدون تعارف با سید مجید بنی فاطمه است:
مجری خطاب به سید مجید بنی فاطمه: این روزها خیلی سرتون شلوغه؟
مهمان: دیگه آغاز همه اینها از مسلمیه و عرفه شروع میشه تا خود محرم.
مجری: این برنامه ریزی که برای شعرها و نوحهها میکنی به چه شکلیه؟
مهمان: این برنامه ریزیها تقریباً یکسالی طول میکشه، یعنی اینکه تموم که شد ما هممون به فکر محرم سال بعد هستیم.
مجری: آقا سید از چند سالگی شروع کردید؟
مهمان: میرفتم تو یه مسجد میدیدم بچههای بسیجی، رزمندهها همه اونجا جمع میشن و میدیدن هم یه کمی ته صدا دارم صدام میکردن، اصرار میکردن که واسشون بخونم، به قول یکی از میگفت: که، چون بچهها بستنی دوست دارن این کارو باتو کرده بودن، واسه من بستنی یا یه چیزی میخریدن میگفتن سید بخون، اون زمان من ۶ سالم بود قشنگ یادمه، چون من با اینا میگشتمو پام به روضهها به جلسه حاج منصور ارضی باز شد و اینکه علاقه زیادی به خوندن داشتم، از آونجا بود که شروع کردم به خوندم.
مجری: تاثیر گذارترین شخص واست کی بود تو این عرصه؟
مهمان: حاج منصور ارضی.
مجری: یعنی پیششون رفتینو آموختین ازشون؟
مهمان: اره من وقتی میخوندم همه فکر میکردن حاج منصور میخونه.
مجری: منبر شما اینه؟
مهمان: بله، منبر امام حسین (ع) هستش.
مجری: آقا سید من هیئت (ریحانة الحسین (ع)) و تصویر هواییشو که میدیدیم سوال میکردم میگفتن ۱۵، ۲۰ هزار نفر جمعیت داره؟
مهمان: بله همینطوره، دوستانی که میومدن کارای بیرونی هیئتو انجام میدادن هم همین عدد و میگفتن، اینها عزمت امام حسین (ع) این نشون میده مردم به هیچ وجه از امام حسین (ع) دست برنمی داره.
مجری: بعضی از این نوحهها رو میشنویم ریتم و آهنگش وارداتیه، لس آنجلسیه!
مهمان: چه عرض کنم! البته اونا به خاطر اینکه توانایی ندارن.
مجری: توانایی چی ندارن؟
مهمان: توانایی ساخت ندارن.
مجری: این دلیل میشه برن همچین کاری کنن؟
مهمان: نباید این کارو انجام بدن، پس معلومه توانایی ندارن.
مجری: خودش شما میشنوی چه حسی داری؟ کپی زده از فلان آهنگ اون ور آبی!
مهمان: من اصلا گوش نمیدم و اینارو هم نمیبینم، ما میگیم مداح امام حسین (ع) یعنی کسی که مدح اهل بیت و میگه، مدح سیدالشهدا رو میگه، ما تو اینا مدحی نمیبینیم، باید آبروی دستگاه امام حسین (ع) حفظ بشه، ببینید مشکل از آنجایی که استاد نداریم، اگر کسی که استاد داشته باشه هر چیزی رو نمیخونه هر حرفیو نمیزنه هر کاریو نمیکنه، ما باید تو آهنگها تو شعرهامون شأن دستگاه امام حسین (ع) رو حفظ و رعایت کنیم، این خیلی مهمه.
مجری: تو هیئت شما لخت میشن سینه میزنن؟
مهمان: نخیر، قبلا اینجوری بود، اما از زمانی که حضرت آقا فرمودندما دیگه همه لباس پوشیده از اول تا آخر مجلس.
مجری: آقا سید مداح اهل بیت باید دغدغه مسائل روز اجتماعی و کشورش رو داشته باشه یا نه؟
بنی فاطمه: حتماً.
مجری: خیلی محکم گفتید؟
مهمان: بله باید اینجوری باشه، مثلاً یک ذاکر امام حسین (ع) غربت همینه الان بگه خوب علاقشه مثلاً بگه فوتبال اینجوری میگه آخه تو از فوتبال چی سر در میاری تو برو مثلاً خوندنتو بکن حالا همه در مورد همه چی صحبت میکنن این حرف بزنه میشه ایراد این خیلی بده. ما هم دغدغه مردم رو داریم مردم هم دغدغه امام حسین (ع) رو دارن، اینجا رو هم مردم دارن میگردونن کمک میکنن.
مجری: رو منبرتون از یک جناح خاص یا طیف خاصی رو حمایت میکنید؟
مهمان: اصلاً اصلاً دوست هم ندارم این کار رو بکنم، ببینید جلسه ما بعضاً بعضیها میگن که این فلان مسئول میاد، فلان ورزشکار میاد، این میاد، اون میاد، اما باور کنید که این کسانی که هم اومدن کسی دستی از ما نگرفته ها.
مجری: یعنی مسئولینی که میاد تو هیئت شما کار خاصی را براتون میکنن؟
مهمان: هیچی، هیچ کاری برای ما نکردن. تا حالا یعنی یدونه قندون قندم برای ما پر نکردن هیئتهای امام حسین (ع) تو دل مردمن، چون مردم نگهداشتن، مردم حضور دارن با هیچ جناحی هم کاری نداریم. ما تو تیم امام حسینیم.
مجری: آقا سید چقدر تو رفاه زندگی میکنید؟
مهمان: من زندگیم متوسطه.
مجری: الان مداحی شغل شماست؟
مهمان: من از مداحی درآمد ندارم.
مجری: پس چی میگن که سید مجید بنی فاطمه یک دهه رو یک میلیارد تومان میگیره.
مهمان: عجب.
مجری: نشنیدی؟
مهمان: چرا شنیدیم دیگه عادی شده اینکه شما هم میگین، میگم عجب.
مجری: من هم گفتم یک بار خود شما بگید، ببینیم چه خبره؟
مهمان: ببینید من اصلاً جایی نمیرم جزء هیئت ریحانة الحسین (ع) همه مناسبات که برنامه دارم اینجام من جایی نیستم.
مجری: درآمدی هم دارید، مثلاً فلان کس نمیاد به شما پول بده چند صد میلیون برای یک شب؟
مهمان: نه قربونت برم ما اینجا یه حاج محمد داریم آشپزه این به من هر سال پاکت میده شام غریبان آقا امام حسین (ع).
مجری: آشپزتون؟
مهمان: بله آشپزمون.
مجری: چقدر تو پاکتش میزاره؟
مهمان: آخه بگم وحشت میکنی خیلی زیاده، از سر من خیلی زیاده.
مجری: چقدره؟
مهمان: به من میگه شما که نوکری اینجا رو میکنی یک میلیون تومان به من داده آشپزه شاید راضی نباشه من میگم.
مجری: دیگه پاکت دیگهای نیست؟
مهمان: نه میخوام بگم من پاکتی رو نمیگیرم، جای رو کسی رو از کسی هم هدیه قبول نمیکنم، یکی فردا هم یه جعبه شیرینی به من بده فردا نمیتونم بهش بگم عزیز جان یه مقدار برو اونورتر بشین.
مجری: اینو قبول دارین دشمنان ما تو سنگرهای مختلف میخوان بزنن دیگه، یکیش خانواده است، دست میزارن رو بنیان خانواده رو از هم بپاشونن؟
مهمان: بله بله با این فضاها و با این برنامههایی که دارن اجرا میکنن و عادی جلوه دادن گناه، آقا خانواده رو گناه میریزه به هم چه کوچیک چه بزرگ، اگر ما بتوانیم که منبرها، روضهها و هیئتهای رو اخلاقی جلو ببریم رفاقت برقرار بکنیم، خانوادهها بیان خیلی از مشکلاتشون حل میشه خیلی از گرفتاری هاشون حل میشه بعضی از ماها گرفتار زیادخواه هستیم ها.
مجری: زندگی روزمره رو میگی؟
مهمان: بله، بعضی وقتها دیگه هم رو نمیبینیمها والله مشکلات بوده و هست همه مردم ما باید حواسمون به هم باشه برای همینه هیئت گره گشاست همه هم دیگه رو میبینن گره هم رو باز میکنن این خیلی میتونه کمک کنه.
مجری: اینکه میگن جوونا مثلاً نسل به نسل شاید عقیده شون کم رنگ بشه اعتقادشون؟
مهمان: اصلاً داغ ترن با این همه شبکهها با این فضاها با این موبایل ها، میرن داداش مدافع حرم میشن. حاضرن جونشون رو برای بساط امام حسین (ع) بدن رای این مملکت بدن شبها نگاه کن اینجا جاهای دیگه چقدر جوون میاد.
مجری: بعد این جوانهای هستند که بچههای پایگاه بسیج هستند یا نه همون شلوار پاره پوشیده هم هستند؟
مهمان: همه باهم هستند همه با هم یکی میشن.
مجری: دوست دارم شما که اینجا هستید یک توصیه کنید؟
مهمان: به هیچ عنوان خودشون را با دستگاه امام حسین (ع) کسی خودشو در نندازه در نیفته با دستگاه امام حسین (ع) بعضی وقتهای ناخواسته استها بعضی وقتها یک حرفهها یکی میگه غذا میدن یکی میگه آقا چرا اینجورین، چرا غذا میدن چرا اینا اینجوری مراسم میگیرن، چرا گریه میکنن چرا زاری میکنن یعنی هر کسی اِن قولت بیاره نسبت به دستگاه امام حسین خطرناکه.
مجری: چوبشو میخوری بد؟
مهمان: بدجور نشون داده، از ما گفتن بود.
مجری: ماجرای خریدن قبر چیه؟
مهمان: تو امامزاده حمیده خاتون و سید جعفر آره اونجا ما اون سالهایی که میخوندیم به شوخی گفتم بابا من مردم منو اینجا دفن کنیدها اینجا خیلی باصفاست و با عشقه میخوام کنار این امامزادهها باشم، محبت کرده بودن دوستانی که اون موقع دست اندرکاران بودن این قبر رو به من هدیه داده بودن و من هم هیچ پیگیری نکردم بعدها فهمیدم یکی گفت: آقا شما اینجایی ما سر قبرتون بودیم برات فاتحه خودیم، بعداً خدا شاهده من فکر میکنم یکسال بعد متوجه شدیم یک سنگ قبری هم به اسم ما گذاشتن.
مجری: تو فضای مجازی کم سوژه نمیشینها میبینید؟
مهمان: من آره خیلیها رو میخندند گاهاً گریه میکنن.
مجری: صداگذاری میکنن رو کلیپ هاتون ری اکشناتون؟
مهمان:حالا تازه میگن از اون موقع که اینجوری شده خیلی هاشون معتقداً میگن آره معروف شدی دمتون گرم.
مجری: ناراحت نمیشی؟
مهمان: من از یک چیزی واقعاً ناراحتم.
مجری: ازچی؟
مهمان: به نظر من سینه زنیها رو نباید این کارو بکنن؟
مجری: که میان کلیپها رو متاسفانه به حالت طنز در میارن؟
مهمان: بله این خوب نیست، ولی من چیزی نمیگم بذار خوش باشن.
مجری: مداحیهای شما انصافاً به دل میشینه، بدون تعارف میگم، یکی از نوحه هاتونو هدیه کنید به بیننده ها...
مجری: آخر برنامه ما به مهمان میگیم که بدون تعارفترین جمله رو بگید؟
مهمان: یک جمله است، اشتباهات منه سید مجید و پای امام حسین (ع) نزنید. این اشتباهات مال خودمونه اگه اشتباهی داریم.