پخش زنده
امروز: -
اگر پای همت و امید به امداد الهی در میان باشد، اتکا به کمک های دولتی رنگ می بازد و آرزوها رنگ حقیقت می گیرند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز قم، این روزها که اجناس چینی بخش قابل توجهی از بازارهای ما را قبضه کرده، در گوشه ای از شهر قم می توان صدای خریداران چینی را شنید که با اشتیاق تمام در حال خرید از یکی از قدیمی ترین کارخانه های رنگ استان قم هستند.
تابلوی کارخانه، در انتهای بلوار غدیر، با یک جمله چشم نوازی می کند ، «دنیای بدون رنگ معنایی ندارد»؛ جمله ای که از 40 سال پیش، نماد پویایی و اشتغال در این کارخانه است؛ می گویند عدد 40 ، عدد تکامل است ؛ بعید نیست که این واحد نیز بعد از 40 سال تلاش و تولید حالا به مرحله جدید حیات و آغاز دوران تکامل خود رسیده باشد ؛ 40 سالگی این کارخانه قدیمی ما را برای تهیه گزارش به آنجا کشاند.
مدیر کارخانه مرد میانسالی بود که مهندس صادقی صدایش می کردند؛ او می گفت: 20 ساله بودم که با دست های خالی، اما توکلی محکم کارم را آغاز کردم؛ درست است که موهایم در پالت های رنگ سازی سفید شد، اما سفیدی موهایم حاکی از سالها تلاش است و تجربه.
مهندس صادقی 60 ساله می گفت: کارمان را از سال 58 با تولید تینرهای فوری آغاز کردیم و رفته رفته خط تولید رنگ های ساختمانی را هم راه اندازی کردیم.
سوختن آرزوها
دعوتم کرد تا از بخش های مختلف کارخانه بازدید کنیم؛ در حالیکه از کنار بسته های ده تایی رنگ عبور می کردیم گفت: این مواد اولیه به شدت اشتعال زاست و با کوچکترین بی توجهی آتش می گیرند؛ اتفاقی که سال 64 افتاد و کل کارخانه ام سوخت؛ و من باز هم باید از صفر آغاز می کردم.
آغازی قدرتمند تر از قبل
مسیرمان به مرحله تولیدی کارخانه رسید ؛ جایی که بوی رنگ بیشتر از همه جا به مشام می رسید؛ فضایی هزار متری با 2 ریل بزرگ که کنارشان 50 کارگر مشغول کار بودند. مهندس صادقی می گفت: روزانه 2 رنگ مختلف داخل قوطی های فلزی و شیشه ای ریخته می شود .
منبع رنگ در طبقه فوقانی کارخانه قرار داشت؛ رنگ از درون پاتیل های بزرگی که از سقف آویزان بودند به محفظه های کوچکتر که کنار هر ریل قرار داشت ریخته می شد و از آن ها به درون صدها قوطی رنگ متحرک روی نوار منتقل می شد.
مهندس صادقی می گفت: بعد از سوختن کارخانه قبلی زمین این کارخانه را در حالی خریدم که هیچ دیواری نداشت؛ سود حاصل از هر سفارش آجر به آجر دیوار این کارخانه را تشکیل داد؛ او می گفت: حتی یک ریال هم در طول این سالها وام بانکی یا کمک دولتی دریافت نکرده ام و همیشه چشم امیدم به درگاه الهی بود
برادر آقای صادقی که مدیر تولید بود به جمع ما اضافه شد؛ او می گفت: حدود 400 محصول از انواع رنگ ساختمانی، چسب، تینر، روغن جلا و ضد زنگ در این کارخانه تولید می شود؛ چیزی معادل روزانه 22 تُن محصول که آماده تحویل به سفارش دهندگان می شود.
اشتغالزایی بیش از سه هزار نفر
ساعت نزدیک 10 بود و وقت استراحت کارگران ؛ یکی از نیروهای خدماتی با چایی به پذیرایی کارگران مشغول بود؛ وقت را برای مصاحبه با کارگران غنیمت شمردم؛ به سراغ یکی از قدیمی ها رفتم؛ حدودا چهل و دو سه ساله به نظر می رسید؛ می گفت: پدرم 22 سال کارگر این کارخانه بود و من هم 18 سال است که روزی ام را از این کارخانه می برم.
پرسیدم دلیل ماندگاری ات در این کارخانه چه بود؟ برایم جالب بود؛ می گفت: این جا هر کسی دو سمت دارد هم کارگر هر بخش است و هم مدیر؛ اینجا حس رفاقت و دوستی برقرار است، همه پیشرفت کارخانه را پیشرفت خود می دانند؛ خداروشکر که در این سالها حقوقمان به موقع پرداخت شده و ما را ماندگار در این کارخانه کرده است.
کنارش جوانی 30 ساله ایستاده بود که جعبه های بسته بندی شده رنگ را جابجا می کرد؛ می گفت فارالتحصیل رشته برق است و پس از پایان تحصیل دانشگاهی 2 سالی دنبال کار می گشت و آخر سر با این کارخانه آشنا شده و حالا در بخش تولید کار می کند؛ می گفت: خداروشکر که کار خوب دارم و خجالت زده خانواده ام نیستم.
تلفن مدیر انبار به صدا در آمد؛ چند تریلر برای تحویل بار پشت در کارخانه بودند؛ اجازه ورود داد و به سمت انبار راهی شد؛ من هم مشتاقانه به همراهش رفتم.
اول ایرانی ها بعد خارجی ها
وارد انبار شدم؛ از کف تا سقف انبار پر از رنگ بود؛ سبز، سفید، آبی، قرمز، مشکی، یاسی، سرخابی و قهوه ای و زرد و سبز؛ حتی اسم برخی هایشان برایم تازگی داشت؛ مثلا گل ماشی که البته اسمش را اشتباه خواندم.
آقای گلپایگانی مدیر انبار بود؛ او می گفت: هر روز به اندازه سفارش ها تولید می کنیم و همان روز از کارخانه خارج می کنیم؛ حدود سه هزار نمایندگی در سراسر ایران داریم که دست کم برای سه هزار نفر فرصت شغلی ایجاد کرده است.
آقای گلپایگانی در ادامه گفت: در این 18 سالی که در این کارخانه مشغول هستم الویت اول، مشتریان داخل کشور بوده اند و مازاد مصرف کشور به 10 کشور از جمله چین، ترکیه، افغانستان، عراق، نیجریه، اوکراین و لبنان صادر می شود.
جالب بود چین و ترکیه خود جزو تولیدکنندگان بزرگ در جهان هستند و بسیاری از محصولاتشان را به ایران صادر می کنند، اما حالا کیفیت رنگ های این کارخانه آنها وادار به خرید محصول ایرانی کرده است.
ده سال ضمانت پس از فروش
آقای صادقی از وجود آزمایشگاهی پیشرفته در کارخانه برایم گفت و از من خواست تا بازدیدی هم از آنجا داشته باشم؛ یک فضای 40 متری با انواع لوازم و تجهیزات که پنج خانم متخصص آزمایشگاه در آن مشغول کار بودند؛ روی میز هر کدامشان چند قوطی و نوارهای مخصوص رنگ قرار داشت.
خانم اسدی مسئول آزمایشگاه می گفت: بیش از 15 آزمایش روی هر رنگ و محصول انجام می گیرد تا محصول خروجی بتواند 10 سال ضمانت داشته باشد؛ از جمله مقاومت در برابر خوردگی، خش، غلظت مقاومت در برابر آب و ترک خوردگی.
آقای صادقی در تکمیل صحبت های خانم اسدی گفت: این 10 سال ضمانت، ضمانت واقعیست؛ اصلا یکی از دلایل سرپا بودن ما با وجود سیل تحریم ها؛ کیفیت ماست که خود بهترین تبلیغ برای محصولات و گسترش بازار فروش ماست؛ او می گفت: به زودی کارخانه جدید را نیز به بهره برداری می رسانیم و ان شالله برای حدود 100 نفر دیگر فرصت شغلی ایجاد خواهیم کرد.
حضور چند ساعته من در این واحد تولیدی نوع نگاهم به دنیای کار و تلاش و تولید را تغییر داد؛ تغییری از جنس استقلال و امید و توکل؛ کارخانه آقای صادقی با 40 سال سابقه تولید محصولات با کیفیت قابل رقابت با نمونه های مطرح دنیا، و بی نیازی اش به کمک های دولتی و وام های پرسود بانکی نشان از آن دارد که کار جهادی در هر شرایطی، حتی در اوج تحریم های ظالمانه، می تواند به بار بنشیند؛ تا پیش از دیدن این واحد تولیدی، تصورم این بود که برای راه اندازی یک کارخانه پول زیاد نیاز است و حمایت های دولتی؛ اما دیده ها و شنیده هایم در اینجا ثابت کرد که آنچه در اینجا به رویاها و آرزوها رنگ حقیقت می زند، تلاش است و توکل.
بیادی _ خبرگزاری صدا و سیما_ قم