مشروح سخنان دبیر کل حزب الله لبنان
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از شبکه تلویزیونی المنار؛ دبیر کل حزب الله لبنان تصمیم آلمان در تروریستی خواندن تشکیلات حزب الله لبنان و تصمیمات مشابه سابق چند کشور اروپایی و حتی تصمیمات مشابهی را که ممکن است پس از این برخی کشورهای اروپایی اتخاذ کنند نشان از تسلیم پذیری این کشورها در برابر خواستههای آمریکا دانست.
سید حسن نصرالله در سخنرانی امروز، سه شنبه، پس از خطبهای کوتاه گفت: سخنان امروز من در سه محور خواهد بود:
- محور اول درباره اقدام اخیر آلمان است
- محور دوم درباره مسائل مالی و اقتصادی لبنان است
- و محور سوم درباره اوضاع سیاسی لبنان البته در نگاهی کلی و با بیانی مختصر و خلاصه.
اما درباره اولین عنوان یعنی تصمیم آلمان باید بگویم که این تصمیم قابل پیش بینی بود، زیرا پیش از این چنین تصمیماتی در برخی کشورهای اروپایی سابقه داشت، یعنی آنان میان شاخه سیاسی و شاخه نظامی تفاوت قائل میشدند و پس از آن تصمیماتی میگرفتند. همچنین قابل پیش بینی است که در ادامه هم کشورهای اروپایی دیگر چنین تصمیماتی اتخاذ کنند. درک ما از تصمیم آلمان و تصمیمات مشابه پیش از این و یا تصمیمات مشابه بعد، این است که این کار نشان از تسلیم پذیری و سرفرود آوردن این کشورها در برابر خواسته آمریکاست.
وزارت امور خارجه آمریکا یکی از برنامه هایش پیگرد جنبشهای مقاومت است، این پیگرد هم تنها شامل حال حزب الله نمیشود، بلکه این مرحله، نوبت حزب الله بود، اما در واقع جنبشهای مقاومت فلسطینی و دیگر جنبشهای مقاومت در منطقه مثل عراق، یمن و... همواره تحت پیگرد هستند یعنی از نگاه آنان باید تحت فشار باشند، اقداماتشان محکوم شود، منزوی شوند، با آنان مقابله شود، منابع مالیشان خشک شود و چهره آنان مخدوش شود. در یک کلام این روند، بخشی از جنگ آمریکا و اسرائیل علیه جنبشهای مقاومت در منطقه است. آمریکا برای تسلط بر منطقه برنامه دارد، اسرائیل برای اشغالگری و تقویت اشغالگری برنامه دارد و در این میان آنان که در برابر برنامه آمریکا و اسرائیل میایستند، جنبشهای مقاومتند پس باید با آنان مقابله کرد، آنها را در فشار قرار داد و در پی محکوم کردن و مخدوش کردن وجهه آنان بود. تصمیم آلمان نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است. آنچه آلمان تا به الان گفته است هیچ دلیلی برای آن ارائه نکرده است، ترور و فعالیتهای تروریستی حزب الله در آلمان، کی و کجا بود؟ اصلا حزب الله چه فعالیتی در آلمان دارد؟ آیا حتی یک پرونده تروریستی در این کشور برای حزب الله وجود دارد؟ با این حساب تصمیم آنان، تصمیمی سیاسی و تعبیری از تسلیم پذیری آلمان در برابر خواسته آمریکا و جهت جلب رضایت اسرائیل است.
وزیر کشور آلمان که در پشت پرده چنین تصمیمی نقش دارد، در پی فضاسازی برای زعامت آلمان در پس از دوران صدر اعظم کنونی است.
آنچه رخ داد برای ما افتخار است، چون در طول تاریخ افرادی بودند که با ریختن خون انبیاء الهی و فرزندانشان به طاغوتیان و مستبدان نزدیک میشدند امروز هم طرفهایی سعی میکنند با اعلام جنگ علیه جنبشهای مقاومت، متهم کردن این جنبشها به اقدامات تروریستی و تلاش برای منزوی ساختن گروههای مقاومت، به آمریکا و اسرائیل نزدیک شوند.
آنچه وزارت کشور آلمان انجام داد یعنی یورش به برخی مساجد، مراکز و جمعیت ها، اقدام محکومی است، مقامات آلمان شاید به این اندیشه باشند که لبنانیهای مقیم آلمان، ممکن است از هواداران حزب الله باشند، اما باید بدانند اقلیت لبنانی بیشترین پایبندی را به قانون آلمان دارند، فعالیت هایشان شفاف و علنی است و چیزی برای مخفی کردن ندارند، آنان بر اساس قانون آلمان فعالیت میکنند، در واقع انگیزه و نیازی برای توسل به اقدامات و حشیانه، که در واقع به منزله تقدیم اعتبارنامه از سوی آلمان به آمریکا و اسرائیل تلقی میشود، نیست و اینگونه اقدامات محکوم است.
فارغ از تصمیم آلمان یا اروپا یا هر جای دیگراز جهان، باید بگویم، ما سالهای سال است که در پی آن نبوده ایم تا گروههای وابسته به خود را در کشورهای دیگر جهان به ویژه اروپا تشکیل دهیم، زیرا پیش بینی ما این بود که به دلیل آنکه نبرد ما با اسرائیل است و به دلیل اینکه بر اساس توان و امکاناتمان در برابر سلطه طلبیهای آمریکا در منطقه میایستیم، خطر گنجانده شدن نام ما در فهرست تروریسم و یا اعمال فشارهایی علیه ما وجود دارد به همین دلیل هیچ انگیزه و تمایلی برای ایجاد تشکیلات در مناطق دیگر نداشتیم. اگر ما تشکیلاتی را در آلمان، فرانسه، انگلیس و دیگر کشورها داشتیم بر اساس صداقت صددرصدی که داریم، آن را علنی میکردیم. لبنانیهای حاضر در آلمان هم مثل بسیاری از غیر لبنانی ها، در روز مقاومت از جریانهای مقاومت حمایت روحی و سیاسی و رسانهای میکنند، حتی ممکن است برخی خواهان مقاومت در برابر اشغالگری باشند و این بخشی از انسانیت، اخلاق، ملی گرایی و شرافتی برای خانواده آنان تلقی میشود. هیچ یک از این افراد، ارتباط سازمانی با حزب الله ندارند، آنان هم مثل اتباع دیگر کشورها در خارج از کشور برای خود فعالیتهایی دارند، باشگاهها، جمعیتها و مساجد مستقل دارند و بر اساس امکاناتشان این مراکز و نهادها را مدیریت میکنند. هر نهاد اطلاعاتی در جهان هم برای خود روش و روالی دارد، حال اگر بخواهند با استناد به قوانین خود، با لبنانیهای مقیم برخورد کنند، کار نادرستی است، زیرا هیچ ارتباطی میان ما و آنها نیست و اگر هم ارتباطی وجود داشت از سالها قبل قطع شده است، زیرا ما به این نتیجه رسیده بودیم که نباید برادران، عزیزان و هواداران مقیم خارج از کشور را به دلیل ارتباط تشکیلاتی با حزب الله، در معرض خطر، تهدید یا آزار و اذیت قرار دهیم، در نتیجه اگر ارتباط تشکیلاتی هم وجود داشت، قطع شد. در هر حال امروز پیام من در درجه اول متوجه لبنانیهای مقیم آلمان است که به قوانین این کشور پایبند باشند، هر چیزی علیه این قشر بیان شود افتراست و جا دارد از طریق قانون پیگیری شود. در درجه دوم باید بگویم دولت لبنان، به حمایت از شهروندان لبنانی مقیم آلمان و غیر آلمان توجه دارد و خواسته ما این است که دولت در این زمینه واکنش نشان دهد، زیرا مشکل تراشی علیه اتباع لبنانی اقدام نامطلوبی است و نباید اجازه داده شود چنین مشکلاتی تکرار شود. اینکه شهروند لبنانی بدون دلیل مورد ظلم و تعدی قرار بگیرد، فضاسازی برای جلب اعتماد آمریکا و اسرائیل است.
دولت لبنان و در صدر آن وزارت امور خارجه، به این مسائل توجه دارند و یکی از وظایف دولت حمایت از شهروندان است و نیازی هم به تکرار ما نیست، اینگونه نیست که اگر خواسته ما این باشد که دولت باید از لبنانیهای مقیم آلمان و غیر آلمان حمایت کند، فضا متفاوت خواهد بود، دولت به وظیفه اش توجه دارد.
در درجه سوم جا دارد از تمام دولتها و وزارت خانههای امور خارجه در جهان، جنبش ها، گروهها، مراجع دینی و سیاسی، شخصیت ها، نخبگان و همه آنانی که تصمیم آلمان را محکوم کرده و از همبستگی و همراهی با حزب الله گفته اند، تشکر کنم.
اما آخرین نکته در این زمینه، همانطور که پیش از این گفتم، این موضوع قابل پیش بینی بود و چنین تصمیمی بر اراده و مواضع ما هیچ تاثیری ندارد. ما همچنان در خط مقدم رویارویی با اشغالگران، دفاع از کشور، رویارویی با طمع ورزیهای اسرائیل و صهیونیسم و مقابله با برنامه آمریکا برای سلطه بر منطقه قرارداریم و به دیگر گروههای مقاومت هم کمک خواهیم کرد، همچنان موضوع فلسطین، برای ما در صدر موضوعات و موضوعی مقدس است و تدابیر اینگونه آمریکا، اروپا و ... تنها عزم ما را جزمتر میکند، به طور کلی هر کاری که بخواهند بکنند، ما را بکشند، ترور کنند، بمباران کنند، یعنی همان کارهایی که دهها سال است انجام میدهند، ایمان و اراده ما قویتر میشود و تمسک ما به حقانیت و این وظیفه مقدس بیشتر میشود.
در بعد جنگ روانی نیز باید گفت نه تنها چنین کاری ما را مردد نخواهد کرد بلکه تصمیم و عزم ما را برای ادامه راه جدیتر میکند.
سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان گفت: موضوع دوم موضوع مالی، اقتصادی، پولی (لبنان) است. در این موضوع به چند نکته اشاره میکنم.
نکته اول طرح اصلاحی دولت لبنان، به هر حال دولت فعلی طرح تقریبا کامل و گستردهای را ارائه کرد که در جلسه شورای وزیران بعد از برگزاری جلسات مشورتی میان متخصصان و اتحادیهها مورد موافقت و تصویب قرار گرفت.
در این مورد بدون اینکه بخواهیم شخصی را مورد ارزیابی قرار دهیم و اینکه بگویم عملکرد فرد مثبت بوده یا چه میزان مثبت بوده است در هر حال اینکه دولت لبنان در خلال مدت زمانی کوتاه طرحی با این شمولیت را علیرغم اینکه کشور و جهان درگیر کرونا و چالشهای آن بود ارائه کرد نکته مهم و مثبتی برای دولت جدید لبنان به شمار میرود.
این طرح یک گامی در یک مسیر (جدید) است. برای حرکت باید ابتدا یک تئوری، طرح و نظریه وجود داشته باشد و برنامه ریزیها طبق آن طرح عملیاتی شود؛ بنابراین اکنون تدوین طرح، گام بسیار مهمی است که ما باید از این منظر به آن نگاه کنیم.
این طرح باید مورد حمایت ملی قرار گیرد. هر اندازه توافق و اجماع ملی در مورد این طرح انجام شود، این طرح قدرت بیشتری پیدا خواهد کرد و دولت و مجلس نمایندگان میتوانند در آیندهای نزدیک به دستاوردهای خوبی دست پیدا کنند.
در همین راستا میشل عون، رئیس جمهور لبنان خواستار تشکیل جلسه و دیدار با روسا و نمایندگان فراکسیونهای پارلمانی طی چند روز آینده شد تا از این طریق در جریان این طرح قرار گیرد و نظرات مختلف درباره این موضوع را شنیده و جوانب مختلف این طرح را با آنها بررسی کند.
ما نیز در این جلسه حضور پیدا خواهیم کرد و از فراکسیونهای مختلف پارلمانی نیز درخواست داریم تا در این نشست حضور یابند.
بلکه بالاتر از این، ما به بررسی گستردهتر طرح پیشنهادی دولت دعوت میکنیم ما از همه جریانهای سیاسی و همه متخصصان و کارشناسان میخواهیم تا طرح دولت را بررسی کنند.
به طور طبیعی دولت مسئولیت این طرح را بر عهده دارد و باید به نظرات و دیدگاههای مختلف گوش کند و اگر ملاحظات اساسی و بنیادین درباره این طرح مطرح شود، دولت باید آنها را بررسی کند و اصلاحات لازم را در این طرح اعمال نماید.
نه شخص حسان دیاب و نه هیچ کسی در دولت لبنان ادعا نکرده اند که این طرح دیگر بسته شده و امکان تغییری در آن وجود ندارد. هیچ کسی چنین چیزی نگفته است دولت این طرح را پیشنهاد داده است خوب هرکسی نظری دارد، مطرح کند حالا ممکن است کسی بگوید که قبل از توافق نسبت به این طرح نظراتی داشته اند در آن زمان نیز این طرح بررسی شده است و همه میتوانستند در باره آن اظهارنظر کنند. در هرصورت من معتقدم دولت با روی گشاده از نظرات مطرح شده درباره این طرح استقبال میکند.
در هر صورت این طرح اکنون وجود دارد طبیعتا این طرح نیاز به پیگیری دارد، در مجلس نمایندگان به تفصیل به آن پرداخته میشود تا به صورت برنامه در آید و سازوکاری عملیاتی برای آن در نظر گرفته شود. علاوه بر این مجلس نمایندگان فرصت کافی برای بررسی طرح را دارد و مجلس نمایندگان باید قوانینی در این باره وضع کند. نمایندگان با این طرح موافقند، اما باید در راستای عملیاتی شدن این طرح نیز قوانین لازم وضع شود.
درباره این طرح میتوان با طرفهای خارجی که قصد کمک دارند و یا از آنها در خواست شده که حمایت کنند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
این طرح از نظر ما یک تئوری و نظریه است که میتواند بررسی و یا اصلاح شود. درخواست ما این است که رفتار مثبتی با این طرح انجام شود و این طرح علمی بررسی شود چرا که مهم این است که کشور نجات پیدا کند. همه ما اتفاق نظر داریم که شرایط اقتصادی کشور سخت و خطرناک است برخی از مردم از فروپاشی مالی و اقتصادی سخن میگویند، خوب این دولت طرح اقتصادی برای نجات کشور ارائه کرده است اکنون بایستی ما با این طرح بدون توجه به درگیریهای سیاسی و تسویه حسابهای سیاسی برخورد کنیم.
شما امروز مثلا درباره موضوع کرونا، لبنان شرایط نسبتا خوبی دارد. چرا؟ ممکن است کسی به آمار و تلاشهایی که در این حوزه انجام شده اشاره کند اینها شرح و تفصیل است، اما دلیل اصلی آن بدون شک همکاری همه اقشار لبنان از روساء گرفته تا دولت، مجلس نمایندگان، احزاب، جریانهای سیاسی، شهرداری ها، مردم، اتحادیه ها، بخشهای کشاورزی، سیاسی، صنعتی، اجتماعی و خدمات است که با هم همکاری کردند. علاوه بر این سطح بالایی از پایبندی وجود داشت. بعد از شرایط نسبتا منفی که در اوایل حاکم بود شرایط مثبت شد و همه با در نظر گرفتن مسائل انسانی با این مسئله روبرو شدند. در شرایطی که جهان درگیر این بحران بود ما با این اتحاد و پایبندی توانستیم به این دستاورد دست یابیم که مایه افتخار کشور است.
ما میتوانیم همین رفتار را در حوزه اقتصادی داشته باشیم ما میتوانیم اختلافات سیاسی را کنار بگذاریم. پیش روی ما یک طرح اقتصادی است ما باید بدون هیچ گرایش سیاسی به این طرح نگاه کنیم.
نکته دوم در عنوان مالی و اقتصادی، در ارتباط با صندوق بین المللی پول است.
ما مخالف اینکه لبنان نیاز به کمک دارد نیستیم بجز خط قرمزهایی که در این حوزه داریم و آنها طرفهایی هستند که دشمن لبنان هستند؛ بنابراین در اصل ما مخالف این نیستیم که از طرفهایی کمک گرفته شود.
اما این که ما طی قراردادی تسلیم کشور یا صندوق بین المللی شویم از سوی ما پذیرفته نیست.
دولت بعد از اینکه این طرح را پیشنهاد داد به دنبال اجرایی کردن آن بر آمد بنابراین دولت از صندوق بین المللی پول نخواسته است که شما از ما میخواهید که ما در لبنان چکار کنیم.
آنچه من میدانم و اطلاع دارم تفاهمی که بین نخست وزیر و وزیر اقتصاد با صندوق بین المللی پول صورت گرفته، درخواست کمک و تفاهمی بوده است که این موضوع اشکالی ندارد.
این طور نیست که نخست وزیر برود و با صندوق بین المللی پول توافق کند و طرح ارائه دهند و همه کشور ملزم به رعایت آن باشند. این اتفاق رخ نداده است. بلکه برعکس. علاوه بر این فضای نگرانی که اکنون در کشور نسبت به طرح اقتصادی وجود دارد من با آنها هستم و تایید میکنم به نظر من باید چشمها باز باشد و دقت کرد و باید صداهای (معترض) بلند باشد هیچ مشکلی در این باره وجود ندارد.
وقتی که ما در این باره با صندوق بین المللی پول رایزنی و گفتگو میکنیم باید به دولت نگاه کرد که دولت چه اقدامی انجام داده و چه چیزی ایده آل است و اینکه برنامه دولت چیست و گامهای مناسبی که باید در این باره برداشته شود، چیست. آیا مصلحت کشور در آن است یا نه. آیا کشور در این باره شروطی را مطرح کرده است یا نه. باید همه این موضوعات بررسی شود.
درباره موضوع صندوق بین المللی پول مساله این چنینی وجود ندارد که دولت برود و کشور را تسلیم صندوق بین المللی پول کند. چنین چیزی وجود ندارد و اگر چنین چیزی باشد باید بررسی و رفع شود.
باید بررسی شود که شروط، برنامههای مطرح شده چه چیزهایی است همه اینها توسط دولت قابل بررسی است و اگر نیاز باشد مجلس نمایندگان نیز میتواند ورود کند و این موضوع باید با رعایت مسئولیت پذیری و با دقت فراوان انجام شود.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی روز سه شنبه خود گفت:.
اما نکته سوم.
پیش از این به این صورت به موضوع نپرداختم هر چند یک بار بدان اشاره کرده بودم. در هفتههای گذشته درباره دو موضوع سخن بسیار گفته شد، نکته اول درباره بخش بانکی و دومی درباره موضوع بازار خرید و فروش دلار و به طور کلی مسئله پولی کشور است.
اما موضع حزب الله در حوزه بانکی چیست؟ در هفتههای گذشته از رسانه ها، مقالات، اظهار نظرها، شاهد اتهاماتی علیه حزب الله بودیم، مثلا میگفتند حزب الله میخواهد بخش بانکی را ویران کند، این یکی از اتهاماتی بود که درباره آن مقالات و مطالب زیاد نوشته شد، برخی با بیانی دیگر میگفتند حزب الله میخواهد بخش بانکی را فرو بپاشد، میخواهد از بخش بانکی انتقام بگیرد، میخواهد بر بخش بانکی کشور مسلط شود، برخی هم با زیر پا گذاشتن اخلاق میگفتند حزب الله در پی غارت بانک هاست، همه این موارد اتهاماتی بی اساس است، مثل این است که سرو کارمان با نظامیان باشد، گاه با یورش، گاه با تشویشهای رسانه ای، گاه با جنگ روانی، گاه با بمبهای دودزا و روشهای دیگر در پی مقدمه چینی برای یورش یا دفاع باشند.
مردم میدانند بخش بانکی کشور اشتباهات بزرگ و تاثیر گذاری در کشور داشته است، به همین منظور قصد دفاع از آنها را ندارم که اگر چنین بود به آنان نمیتاختم. در هر حال ما با چنین اتهاماتی روبرو بوده ایم، اتهاماتی که میتواند سبب تشویش افکار عمومی در کشور شود، حتی میتواند بر اندیشه برخی از مقامات و مراکز لبنان یا حتی بر اندیشه برخی کشورها در جهان تاثیر بگذارد.
اما ارزیابی ما از این موضوع و این اتهامات چیست؟
راه ما این است که امیرالمومنین (ع) میفرمایند: الصدق منجاه (راستگویی سبب نجات است)، اگر میخواهی نجات یابی باید صادق باشی، ما به صراحت میگوییم نه در پی تخریب، نه در پی فروپاشی، نه در پی تسلط، نه در پی انتقام و نه هر چیز دیگری در بخش بانکی بوده ایم. از زمان تاسیس حزب الله یعنی سال ۱۹۸۲ تا به امروز هیچگاه به بخش بانکی نزدیک نشده ایم، اما اخیرا از سه زاویه با این موضوع ارتباط داشتیم، زاویه اول و اولین نزدیک شدن ما به بخش بانکی زمانی بود که تحریمهای آمریکا بربخش بانکی کشور تحمیل شد و از این بخش خواسته شد حسابهای حزب الله یا مسئولان حزب الله را مسدود کند، ما هم این موضوع را درک کردیم و متوجه شدیم که اگر بانکها بخواهند مقاومت کنند تحت فشار آمریکا قرار میگیرند. ما این موضوع را درک کردیم، اما زمانی که لب به انتقاد گشودیم مشاهده کردیم اگر چه شاه نیستند، اما فراتر از شاه عمل میکنند، اگر چه آمریکایی نیستند، اما از آمریکا بدترند. اگر آمریکا خواستار مسدود شدن ده حساب بانکی بود، بانکها صد حساب را بستند، اگر آنان خواستار مسدود شدن حساب پنج موسسه و مرکز بودند بانک حساب پنجاه موسسه را بست و این ظلم است. البته داخل پرانتز باید بگویم عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم.
زاویه دوم هم به ماههای اخیر و در برخورد بانکها با حسابهای شهروندان بود، قوانینی سختگیرانه و اهانت آمیز وضع کردند و این کار، فریاد خیلیها را در آورده بود، واقعیت این است که وقتی بانک از بازگرداندن سپرده به صاحب سپرده پرهیز میکند معنی آن خیانت است. تنها اگر سپردهها خرد در بانکها را در نظر بگیریم، یک میلیون و هفتصد هزار سپرده است، حتی اگر یک فرد چند حساب هم داشته باشد باز هم تعدی بانکها به حق بیش از یک میلیون انسان را شاهد بودیم. پس فریادی که این انسانها سر دادند فریاد حقی بود، در چنین شرایطی باید از تجاوز بانکها به حق مردم دفاع کرد یا از مظلومانی که تحت تجاوز قرار گرفتند؟
زاویه سوم اینکه وقتی با بحران مالی و پولی مواجه شدیم، حتی در دوران دولت سابق، ما در کابینه خواستار آن شدیم که بانکها باید به دولت کمک کنند، چون از سال ۱۹۹۳ تا به الان بانک ها، بیشترین استفاده را از سیاستهای مالی و پولی داشتند و دهها میلیارد دلار سود به جیب زدند، اما همچنان شاهدیم این بخش هیچ طرحی برای نجات کشور و اقتصاد کشور ارائه نکرده است.
در موضوع اول بانکها آمریکاییتر از آمریکا شدند، در موضوع دوم بانکها باید این را بدانند که سپردهها امانتی در دستان آنهاست و بانک باید ساز و کار مشخصی داشته باشد تا بتواند حقوق مردم را به خودشان بازگرداند، در موضوع سوم اینکه بانکها وظیفه دارند به دولت کمک کنند.
نزدیک شدن ما به بانک از همین سه زاویه بود و الا اتهاماتی، چون تلاش برای تسلط بر بانکها یا ویران کردن و انتقام گرفتن از بانکها از مسائلی است که اصلا در اندیشه ما جایی نداشته و ندارد. ضمن اینکه ما جنبشی اسلامی هستیم و متدینیم، این بخش و به طور کلی بخش بانکی، ربا، سود و ... دنیایی توام با انتقادات شرعی است و ما در این زمینه احتیاط میکنیم.
ما هم به عنوان بخشی از شهروندان به منافع کشور اهمیت میدهیم، حزب الله میداند حتی بر فرض محال اگر به بخش بانکی نزدیک شود، این کار نه به سود اقتصاد کشور و نه به سود بخشهای دیگر کشور است، زیرا ما در میدان مبارزه با سلطه جویی آمریکا و مقابله با اشغالگران هستیم و این کار تبعاتی به دنبال دارد با این حساب تمامی اتهاماتی که علیه حزب الله در بخش بانکی مطرح شده بی اساس، بی ارزش و سخیف است. البته اینکه ما از این بخش دل آزرده ایم سخن درستی است و در این باب به سه زاویه اشاره کردم و این مواضع هم دست کم از سوی اکثریت قریب به اتفاق مردم لبنان مواضع درستی است.
حتی در باب مدیریت بانک لبنان، مدعی شدند حزب الله در پی آن است تا این سمت را به دست بگیرد، این سخن سخیف و مسخره است و هیچ اساسی ندارد. نه چنین اندیشهای داریم نه این کار به سود کشور است. البته ما نیز ملاحظاتی داریم و ملاحظاتمان را در نشست کابینه یا پارلمان هم مطرح میکنیم، اما اینگونه نیست که در پی به دست آوردن مدیریت بانک لبنان باشیم.
نکته چهارم از موضوع اقتصادی، بازار خرید و فروش ارز و قیمت دلار است.
الف- حزب الله هیچ فعالیتی در حوزه صرافی ندارد.
حزب برای خود موسسات بزرگی دارد، اما هیچگاه در پی خرید و فروش ارز نبوده است. اگر هم موردی وجود داشته باشد این است که ما نقش مشتری را در برخی صرافیها داشته ایم.
به هیچ موسسه و شرکت زیر نظر حزب الله در بخش صرافی ماموریت نداده ایم چنانچه به هیچ یک از اعضای حزب الله چنین ماموریتی نداده ایم. البته ممکن است پزشک، تاجر یا مهندسانی که عضوی از حزب الله یا هوادار حزب الله هستند برای خودشان فعالیتهایی در بخش صرافی داشته باشند، اما این فعالیت فقط جنبه شخصی دارد و حق طبیعی هر فردی است که شغل مورد علاقه خود را ادامه دهد.
ب- از همه صرافیها میخواهیم به قانون احترام بگذارند، به سقفی که دولت تعیین کرد عمل کنند و قانون را زیر پا نگذارند. متدینان و آخرت ترسان هم به ضوابط شرعی احترام بگذارند و از ربا که از کبائر گناهان است بپرهیزند و به طور کلی نقش آن بخشی را ایفا نکنند که در افزایش قیمت دلار سهیمند.
نکته دیگر در باب صرافیها اینکه ما از هیچ شخصی حمایت نمیکنیم، از هیچ کسی که با قانون مخالفت کرده است حمایت نمیکنیم و آنکه در این زمینه از حمایت ما میگوید، سخنی بی اساس گفته است. نکته پنجم در موضوع اقتصاد و مال، موضوع گرانی هاست.
برخی گرانی دلار را یکی از عوامل گرانی میدانند و این سخن تا حدی درست است، دولت هم در این زمینه مسئول است و باید فکری برای حل گرانی دلار بکند، حال یا با مداخله بانک مرکزی یا با تدابیری درباره بازار صرافها و ... باید تدبیری اندیشیده شود.
موضوع گرانی دلیل دومی هم دارد، احتکار از سوی برخی بازرگانان یا شکل وقیحتر آن اینکه به سوپر مارکت یا شرکتی مراجعه میکنی کالای مورد نظر شما را دارد، اما میگویند فروشی نیست. در هر حال احتکار، منفعت طلبی بیشتر برخی از بازرگانان از شرایط کشور، نبودن یا کمبود برخی از کالاها در بازار و بی توجهی به مداخله برای کنترل قیمتها و پیگرد متخلفان از دیگر عوامل گرانی در کشور است. خواسته ما از دولت این است که رسیدگی به این مسئله در حیطه مسئولیت شماست و لازم است در این بخش به صورت ویژه عمل شود نه آنکه دولت همه مسئولیتها را به وزارت اقتصاد واگذار کند، زیرا مشخص شد که این وزارتخانه در این زمینه توانایی خاصی ندارد. همانگونه که در موضوع کرونا، مشکل فراتر از توانایی وزارت بهداشت بود مشکل گرانی هم فراتر از توانایی وزارت اقتصاد است. در موضوع کرونا فقط وزارت بهداشت وارد عمل نشد بلکه کل دولت وارد عمل شد الان هم نیاز است کل دولت به موضوع گرانیها ورود کند. در این زمینه دولت باید طرح چند جانبه را اجرا کند، مقابله با احتکار، پیگرد انبارها، الزام تعاونیها به اجرای برخی قوانین مثل فروش مقدار مشخص از کالای خاص و کمیاب، حمایت دولت در تامین مواد مورد نیاز بازار و نکته مهمتر نظارت و کنترل از تدابیری است که میتوان آنها را به اجرا گذاشت.
شاید وزارت اقتصاد مدعی شود که به اندازه کافی نیرو ندارد، در این زمینه سه پیشنهاد وجود دارد:
۱- هزاران کارمند دولت که در خانه هایشان هستند (بازنشستگان) فراخوانده شوند
۲- کمک گرفتن از شهرداریها
۳- گشودن راه برای داوطلبان
مورد سوم موجب استقبال جوانان و دانشجویان میشود، یکی از دلایل موفقیت وزارت بهداشت در مبارزه با کرونا، گشودن راه برای داوطلبان بود، بسیاری از داوطلبان به میدان مبارزه با کرونا آمدند و حقوق و دستمزدی هم طلب نکردند. اگر درها برای داوطلبان باز شود ما در حزب الله نیز آماده خدمتیم. فقط بگویند چند نفر نیرو میخواهند، هزار، دوهزار، ده هزار، بیست هزار.
ممکن است اغنیاء و اسراف کاران خیلی متوجه مشکل گرانی نشوند، اما تمامی مردم از این مشکل رنج میبرند و حل این مشکل باید در اولویت کاری دولت باشد.
آخرین نکته درباره مسائل مالی کشور، درباره مبارزه با فساد است. در ماه مه دو سال قبل، یعنی در زمان انتخابات پارلمانی، از طرح جدید حزب الله برای مبارزه با فساد گفتیم و حتی در این زمینه بخشی را موظف کرده و مسئولی را برای این بخش مشخص کردیم. با وجود تمام مشکلاتی که در این دو سال وجود داشت که تاخیر در تشکیل دولت، نقص قوانین، اختلافات داخلی و ... بخشی از این مشکلات بودند، باز هم در زمینه مبارزه با فساد کار زیادی شد، زیرا از نگاه ما مبارزه با فساد، یکی از میدانهای اساسی و سرنوشت ساز برای کشور است. در این زمینه به صورت شفاف عمل شده است و ما گزارش کار را به سید حسن فضل الله، نماینده پارلمان و مسئول پیگیری طرح مبارزه با فساد واگذار کرده ایم که ممکن است روز پنجشنبه یا جمعه در این زمینه در یک کنفرانس خبری با زبان آمار و ارقام سخن بگوید، زیرا معتقدیم با گذشت دو سال حق مردم است که بدانند چه کاری انجام شده است.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی روز سه شنبه خود گفت، آخرین محور از سخنانم درباره مسائل سیاسی لبنان است.
در این باب به صورت مختصر در سه مسئله صحبت خواهم کرد.
اولین مسئله انتظار از فراکسیونهای پارلمانی، گروههای سیاسی و مردم این است که به دولت فرصت دهند. در این چند روز شنیده ایم که بخشی میگویند به دولت صد روز فرصت داده ایم. صد روز مهلت آن هم در کشوری که با مشکلات، چالش ها، فساد، اختلافات و ویرانی روبروست برای هیچ دولتی کافی نیست مگر اینکه در این زمینه معجزهای رخ دهد در نتیجه چنین سخنی منطقی نیست، الان زمان آن است که به دولت فرصت دهیم، اگر در این زمینه همکاری وجود ندارد دست کم بی طرفی وجود داشته باشد. دولت برنامه اش را آماده کرد، اما به یک باره درگیر کرونا شد، کارها و گفتگوها و مشاورات را آغاز کرد و نیازمند فرصت است. این انتظار از تمام گروههای سیاسی است، فضا در هفته گذشته یا در دو هفته گذشته به دلیل رفت و آمدهای سفیر آمریکا در کشور جور دیگری بود و گمان برخی کشورها این بود که لبنان در مسیر اختلافات جدید است و تلاشها برای براندازی دولت در این کشور شروع شده است، اما در چند روز اخیر با اظهار نظرهایی که برخی مقامات سیاسی کشور داشتند یا اطلاعاتی که ما داریم آشکار ساخت فضای کشور آنگونه که برخی روزنامهها جلوه میدهند نیست بلکه روزنامهها یا در برخی اظهار نظرها درباره اوضاع کشور به طرز زیادی مبالغه گویی میشود. از نگاه ما شرایط کشور همچنان در سطحی است که میتوان گفت در کنترل گروههای سیاسی است و امیدواریم در این زمینه توجهات بهتری وجود داشته باشد. اگر همکاری وجود داشته باشد بسیار بهتر است، اما اگر زمینه برای همکاری مهیا نیست دست کم فرصت بیشتری به دولت داده شود.
نکته بعدی به موضوع حزب الله و جنبش امل ارتباط دارد.
میان ما و جنبش امل هیچ اختلافی وجود ندارد، اگر اختلافی باشد، در مسائلی بسیار کوچک است که چندان اهمیتی ندارند. واقعیت این است که مقامات حزب الله و هم پیمانانش به ارتباط با برادرانشان در جنبش امل بسیار حساسند و این حساسیتها هم مثبت است، من خودم به این موضوع توجه زیادی دارم، روابط ما قوی، مستحکم و ممتاز است و ارتباط و رایزنیهای ما روزانه است. در این میان برخی در خارج از مرزها اعم از منطقه و فراتر از منطقه و برخی هم در داخل، تمام هدفشان این است که چگونه بتوانند میان حزب الله و امل شکاف ایجاد کنند، سخن من به آنان این است که این خواسته هرگز محقق نخواهد شد حال در شبکههای اجتماعی هر چه میخواهند بنویسند، اما در دنیای واقعی مقامات حزب الله و امل با هم با احترام و با مسئولیت برخورد میکنند. مردم باید بدانند این سخن نبیه بری است که میگوید، روابط میان حزب الله و جنبش امل، به سود هر دو طرف، منفتی ملی و به سود مقاومت و کشور است. البته برخی اختلافات طبیعی است، مثلا در نشست اخیر مجلس نمایندگان، طرحی را که چند نماینده ارائه کرده بودند به بررسی گذاشتند، در این طرح خواستار موافقت با کاشت حشیش در کشور شدند، در همان آغاز نشست نمایندگان حزب الله و جنبش امل وارد بررسی موضوع شدند، نمایندگان امل موافق و نمایندگان حزب الله مخالف بودند، مخالفت ما هم به این دلیل بود که کاشت این محصول بی فایده است، بر اساس مشاوراتی که داشتیم یا بر اساس مطالعاتی که در خارج از کشور شد حتی استفاده پزشکی از حشیش هم فایده چندانی ندارد و حتی ممکن است مشکلاتی برای دولت داشته باشد. در هر حال بررسیهای ما بی نتیجه ماند و طرح به فراکسیونهای مربوطه ارجاع شد و فراکسیون ها، حتی برخی از نمایندگان همراه با ما، آن را تایید کردند و تنها تعداد کمی از نمایندگان با ما هم عقیده بودند. پس نیازی نیست در همه مسائل هم عقیده باشیم. پس از موافقت پارلمان برخی از روزنامههای کشورهای شورای همکاری و حتی آمریکا با تیتر درشت نوشتند، حزب الله کاشت حشیش را در لبنان قانونی کرد یا حزب الله کاشت مواد مخدر را در لبنان قانونی کرد. حتی برخی نوشتند، چون حزب الله به دلیل تحریمها با مشکل مالی مواجه شد در نتیجه برای حل مشکلاتش، در پی قانونی کردن کاشت حشیش بر آمد.
ممکن است در موضوعات دیگر هم با جنبش امل توافق نداشته باشیم، اما در کمال آرامش آن موضوع را بررسی و با هم مشورت میکنیم و نتیجه نهایی هم هیچ خللی در دوستی ما ایجاد نخواهد کرد. این فضایی است که به شدت تمایل داریم از آن حراست کنیم.
آخرین سخن من درباره فضای عمومی جامعه این است که شاهد تنشهایی در برخی مناطق در کشور هستیم، این تنشها میان گروههای سیاسی، معروف است و نیازی به نام بردن از گروهها نیست. در برخی مواقع میشنویم که دو گروه، دو حزب، یک گروه و یک حزب یا دو چهره سیاسی با هم اختلاف دارند، اما عدهای میگویند حزب الله مسئول این اختلافات است. ما هیچگاه کسی را علیه دیگری تحریک نمیکنیم، امانتداری ما در قبال دیگران شبیه امانتداری ما در قبال کشور است، بیان تلاش برای تغییر چهره لبنان، تغییر نظام و ... اظهارات بی اساسی است، ما نه در پی تغییر در تمدن و فرهنگ کشوریم، نه در پی تغییر قانون اساسی و نظام کشوریم. ما نه تنها گروهی را علیه گروهی دیگر یا فردی را علیه فردی دیگر تحریک نمیکنیم بلکه به شدت- به ویژه در شرایط کنونی- تمایل داریم که کشور تنشی نداشته باشد، مشکلاتی نداشته باشد، کشور شاهد همکاری باشد، مردم با روی گشوده از هم استقبال کنند و دست یاری به سوی همدیگر دراز کنند تا بتوانیم کشور را از کرونا و مصائب مالی و اقتصادی نجات دهیم.
ما خواستار آرامش در روابط دو جانبه گروههای سیاسی هستیم، هیچگاه خواستار تنش نیستیم، هیچگاه تنش را تایید نمیکنیم. در ماه رمضان، ماه رحمت و مودت، این آمادگی را داریم که تنشهای موجود میان گروهها یا افراد در مناطق مشخص را در حد توانمان حل کنیم. کشور به آرامش، همکاری و فرصت نیاز دارد. در شرایطی که وضعیت کرونا و کاهش قیمت نفت مشکلات مالی را در بسیاری از کشورها پدیدار ساخته است ممکن است نتوان چندان به کمکهای خارجی دلخوش بود، اما میتوان با تکیه بر تواناییهای داخلی کارهای زیادی انجام داد.