ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
آنچه که باید بعنوان شیعه علی علیه السلام بدانیم این است که آیا ما از پیروان و کسانی هستیم که ولایت علی علیه السلام را قبول کرده اند یا فقط دوستدار او هستیم.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، منظور از «ولایت» تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون اینکه حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از دیگران سلب شود.
واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمردهاند: مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (همپیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایستهتر است.
امامت یعنی هدایت همه جانبه
«امامت» امام (ع) بر جامعه اسلامى تجلى و اعمال این ولایت بر امور اجتماعى و سیاسى جامعه و هدایت انسانها به سوى جامعهاى اسلامى و پاسخگویى به نیازهاى دینى و قضایى آنها است.
اگر انسانها به این ولایت گردن نهند و زعامت او را پذیرا شوند و از راه و روش و منش و سیره او درس بگیرند، در دنیا و آخرت به سعادت و رفاه و آسایش مادى و معنوى دست مییابند و اگر از امامت و زعامت او رویگردان شوند و به غیر او رو کنند، جز به زیان خود، پیشهاى نخواهند داشت.
در حالىکه چه دیگران بدانند یا ندانند، به او رو کنند یا نکنند، او را مرجع سیاسى، قضایى، دینى و اخلاقى خود بشناسند و به او مراجعه کنند یا نکنند، او شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است.
از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هرگونه تصرفى را در امور آنها دارد.
به علاوه میتواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گرههاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بنبستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمیگیرد.
ولایت مهمتر از امامت است
پس نباید «ولایت» مصطلح در زبان محققان شیعى را، مرادف با امامت گرفت، بلکه باید گفت: «ولایت» مهمترین پیش نیاز «امامت»؛ یعنى یکى از شروط مهّمه آن است و تا ولىّ حضور و ظهور داشته باشد، کسى دیگرى نمیتواند «پیشواى» مسلمانان گردد و زمام امور دینى و دنیوى آنها را به دست گیرد و آنها را به دنبال اهداف و نیات خود بکشاند!؛ زیرا این یک اصل عقلایى و بدیهى است که تا افضل و اکمل حضور دارد، نوبت به دیگران نمیرسد، مگر اینکه آن «ولىّ مطلق» این اجازه و رخصت را به او داده باشد، مثل ولى فقیه در زمان غیبت امام دوازدهم (عج) -، و او تحت نظر آن ولىّ به اداره امور مسلمانان در حیطه محدود اختیارات داده شده، بپردازد و پا را از آن فراتر نگذارد؛ از اینرو، آن مقام «ولایت الهى» که به ائمه معصومین (ع) و پیامبر اکرم (ص) نسبت داده میشود، همان مقام «خلیفة اللهى» است که هدف آفرینش انسان میباشد و با همین مقام مسجود ملائکه واقع شده است؛ و اگر این ولىّ نباشد زمین اهلش را در خود فرو میبرد..
به تعبیرى ولایت خدا و رسول (ص) و امام (ع) بر دیگران ولایتى حقیقى و برخاسته از قابلیتها و اقتضاءات ذاتى آنها است، لکن ولایت دیگران ولایتى «اعتبارى و قراردادى» و منوط به تشریع شارع است.
چنانچه تحقق و فعلیت ولایت نبى (ص) و امام (ع) در جامعه، نیازمند رویکرد و اطاعت و تسلیم مردم در برابر تصرفات و اوامر و نواهى ایشان و مراجعه و رضایت مردم به قضاوتها و حکمهاى ایشان است، و گرنه آن ولایت الهیه، در جامعه به ظهور نرسیده و إعمال نمیشود.
از نظر شیعه شناخت «ولىّ الله» و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوتها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سرباز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است؛ و به عبارت دیگر؛ لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت و پذیرش این دو مستلزم پذیرش ولایت ولىّ میباشد.
لزوم شناخت ولی و امام زمان
این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى ولىّ را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار میدهد و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از اولوالامر را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار میهد، و نیز حدیث ثقلین که «عترت» را قرین قرآن کریم مینماید، به وضوح مستفاد است و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»، تأکید میشود.
لکن پذیرش ولایت دیگران مثمر نظم و امنیت در خانواده و جامعه، و تعالى دینى و فرهنگى و اقتصادى میباشد و اگر براى اطاعت از شرع و کسب رضاى الهی باشد، مأجور نیز خواهد بود، بلکه چنانکه از بسیارى روایات استفاده میشود، هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش ولایت ولى الله الاعظم مقبول درگاه احدیت واقع نمیشود.
ولایت پیامبرو سپس ائمه بر مسلمانان
گفتنی است، سیر انسان به سوى الله و دستیابى به مقام خلافت الهى، سیرى نامتناهى و داراى درجات متفاوت و عرض عریض است، لکن در هر زمان تنها یک نفر در اوج این قلّه واقع میشود و همطرازى در بین معاصرانش نخواهد داشت و او است که بر دیگران - هرچند به درجه او نزدیک باشند - ولایت خواهد داشت؛ مثلاً در زمان رسول اکرم (ص) هیچکس - حتى امام على و فاطمه (ع) - به پاى ایشان نمیرسیدند و همه - حتى این دو بزرگوار - تحت ولایت رسول الله (ص) واقع میبودند.
چنانچه در زمان امام على (ع) - پس از رحلت نبى اکرم (ص) – حسنین (ع) تحت ولایت پدر واقع گشتند و همچنین سایر ائمه (ع) در زمان حیات پدر یا جدشان و نیز در زمان امام حسن (ع)، امام حسین (ع) تحت ولایت و زعامت و امامت برادر بزرگوار خویش و مطیع ایشان بودند، تا آنجا که امام حسین (ع) پس از شهادت برادر نیز، عهدنامه ایشان با معاویه را تا زمانى که او زنده بود، محترم شمرد و از درگیرى مستقیم با او اجتناب کرد.
گفتنی است که امامت و ولایت سایر ائمه (ع) نیز از راه احادیث نبوى (ص) و معرفى هر امام (ع) امام پس از خود را، و دارا بودن نشانههاى ولایت (اعجاز) و ولایت بر تصرف در تکوین و اطلاع بر نیات و بواطن افراد، علم وافر غیبى و عصمت، قابل تشخیص و شناسایى و اثبات و استدلال بر خصم میباشد.
فیلم سخنان رهبری درباره ولایت امام علی علیه السلام
منبع: اسلام کوئیست