پخش زنده
امروز: -
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه بر اساس نظرسنجیها بیش از ۷۰ درصد مردم لبنان مخالف خلع سلاح حزباللهاند، گفت: اگر حزب الله نبود رژیم صهیونیستی تا بیروت هم آمده بود.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، «آخرین تحولات غرب آسیا» در برنامه گفتگوی ویژه خبری با حضور آقایان عباس حاجی نجاری کارشناس مسائل بین الملل، ناصر دهقانی، کارشناس مسائل غرب آسیا، مهدی شکیبایی کارشناس حوزه غرب آسیا و ارتباط تصویری با سیدحسن حسینی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما از لبنان بررسی شد. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است.
سؤال: آقای حاجی نجاری، تحلیل شما از اتفاقی که در پارمیلای سوریه افتاد چیست، چه گروهی مسئولیت آن را برعهده گرفته و چرا علیه نظامیان آمریکایی این اتفاق رخ داد؟
حاجی نجاری: قبل از بحث سوریه نکته کلیدی روند تحولات منطقه غرب آسیا را عرض میکنم. بعد از ۲ سال جنگ، رژیم صهیونی و آمریکاییها مدعی شدند توانستهاند مقاومت را مهار کنند و از بین ببرند و به تناسب آن اهداف شان پیش ببرند. اما واقعیات و تحولات این ماههای اخیر نشان دهنده این است که اینها در راهبرد اساسی شان در از بین بردن مقاومت و تسلط بر منطقه به شکست رسیدهاند. در لبنان ادعای آنها در از بین بردن حزب الله ناکام ماند. الان حزب الله محکم پابرجا است. صحبتهای امروز شیخ نعیم قاسم را ببینید کاملاً از موضع ایستادگی دارد صحبت میکند. حماس با ایستادگی در غزه روندی را ایجاد کرده که آمریکاییها اذعان میکنند که قادر نیستند فلسطینیها را مهار کنند و بتوانند مسلط شوند. حماس خودش را بازسازی کرده است. روند تحولات سوریه با توجه به برآوردهایی که با توجه تغییرات سوریه پیش بینی میکردند نشان میدهد که اینها نتوانستهاند به اهداف شان برسند. اگر چه حرکتی که دولت جولانی در سوریه داشته، سبب طمع ورزی بیشتر آمریکاییها و صهیونیستها در این منطقه شده است. همینطور هم در مورد عراق. پس در بیان اولیه باید اشاره کرد که مقاومت همچنان زنده و پابرجا است و روند تحولات را مدیریت میکند. بخشی از حادثه سوریه هم معطوف به این حادثه است. بالاخره آمریکاییها متجاوزانه در سوریه حضور دارند و اقدامی هم که صورت گرفته و باید ببینیم گروه اعلام کننده چه کسی است؟ ولی نشان دهنده مقاومت و اعتراض مردم سوریه به حضور متجاوزانه آمریکاییها در سوریه است و این میتواند نشان دهنده تحولات بعدی در منطقه باشد که اینها قادر نخواهند بود که با حضور نظامی و اعمال قدرت شان بتوانند بر سوریه مسلط باشند. این چیزی است که بعنوان نکته کلیدی در روند تحولات سوریه میشود اشاره کرد. چیزی هم آمریکاییها درخصوص عاملان این اعلام کردهاند باید روند تحولات را دید که ببینیم عناصر مؤثر در این عامل یکی از گروههای مؤثر در سوریه بودهاند.
سؤال: تحلیلی دارید که ممکن است کار کدامیک از گروهها باشد؟
حاجی نجاری: آمریکاییها اعلام کردند که گروه داعش در این قضیه مؤثر بوده است. ولی با توجه به روند تحولاتی که عملکرد داعش در سالهای اخیر داشته و هیچ اقدامی علیه آمریکاییها نداشته، این محل تردیدی برای این اقدام است. اگر بر فرض بخواهیم عوامل مؤثر در سوریه را بدانیم، گروههای متعددی در سوریه هستند. بخشی از مردم سوریه که مخالف حضور آمریکاییها در منطقه هستند که میتواند مؤثر باشد. اگر وابستگان به گروههای دیگر هم باشد بخاطر جلوگیری از تسلط آمریکاییها در سوریه میتواند بعنوان محرک یا عامل اصلی این اقدام حمله به نیروهای آمریکاییها در سوریه باشد.
سؤال: آقای حسینی، راجع به تشدید حملات رژیم صهیونی به لبنان آخرین خبرها را بفرمایید؟
حسینی: در مورد سوریه نکتهای را اشاره کنم. نیروهای تکفیری داعش از منطقهای که تحت حاکمیت آمریکا است در منطقه در مثلث مرزی اردن – سوریه - عراق از همانجا بعنوان نقطه مبدأ در سالهای گذشته بارها عملیات کردهاند به سمت مناطق عمقی سوریه. به سمت استانهای حمص، دیرالزور و دمشق. حالا اینکه آن ادعای آمریکا مبنی بر اینکه کسی که اقدام حمله به نیروهای آمریکایی در شهر تدبر داعشی است یا خیر؟ قطعاً محل سؤال است. بخاطر اینکه بعد از روی کار آمدن احمد الشرع و محمد الجولانی در سوریه، شکافی میان گروههای مسلحی که احمد الشرع را به قدرت رساندند، ایجاد شد. بخاطر اینکه دیدند احمد الشرع به صورت کامل به سمت آمریکا چرخش کرد و امتیازهای مجانی نامحدود به رژیم صهیونی میدهد. این موضوع چالش ایجاد کرده است میان گروههایی که الان یکسری احساس میکنند احمدالشرع به مفهوم جهاد خیانت کرده است. در مورد لبنان، آخرین تحولات لبنان حاکی از این است که همچنان رژیم صهیونی در برابر دو راهی قرار دارد. یا باید تهدیدهای خودش را علیه لبنان عملیاتی کند. برای آن چیزی که ادعا میکند باید توان رزمی حزب الله را به طور کامل از بین ببرد و یا در برابر واقعیت موجود لبنان، هم آمریکاییها و هم رژیم صهیونی تمکین کنند. به این معنا که در جنگ ۲۰۲۴ رژیم صهیونی به هیچیک از اهداف خودش دست نیافت. ۷۰ هزار نظامی رژیم صهیونی که در جنوب لبنان و شمال فلسطین اشغالی تلاش کردند وارد لبنان شوند موفق نشدند. معادلات جنگ در لبنان روی زمین حل میشود و نه در حملات هوایی. اگر به یاد داشته باشیم در ۱۹۶۷ میلادی این تعداد نظامی رژیم صهیونی توانستند ۶ کشور عربی را در شش روز شکست دهند. در ۶۶ روز در سال گذشته میلادی اینها در مقابل نیروهای حزب الله در مناطق صفر مرزی جنوب لبنان با شمال فلسطین اشغالی کاری از پیش نبردهاند. الان تهدیدهای رژیم صهیونی وجود دارد، اما واقعیت این است که اگر رژیم صهیونی بخواهد تحول بنیادین ایجاد کند، باید بتواند لبنان را اشغال کند. اشغال لبنان قطعاً به اذعان خود صهیونیستها امکانپذیر نیست. بنابراین باید واقعیت میدانی و سیاسی و مردمی مردم لبنان را آمریکاییها و رژیم صهیونی بپذیرند. اگر حمله گسترده هوایی هم به لبنان صورت بگیرد نمیتواند معادلات روی زمین لبنان را عوض کند. در عین حال شاهد هستیم، حکومت در لبنان تقریباً به طور کامل دارد دیکتههای آمریکا را مو به مو اجرا میکند و این مسئله در لبنان، وضعیت منفی ایجاد کرده است. امروز هم برخی کاربران فضای مجازی به رئیس جمهور لبنان اعتراض کردهاند که حادثه تیراندازی در استرالیا را محکوم کرد ولی هیچ اشارهای به حملات هوایی رژیم صهیونی نکرد. امروز در سه حمله هوایی رژیم صهیونی به جنوب لبنان، چهار شهروند لبنانی به شهادت رسیدند و تعدادی زخمی شدهاند. این به این معنی است که دولت لبنان در قبال تجاوزگریهای رژیم صهیونی به حداقل خواست مردم جنوب لبنان عمل نمیکند. وزیر خارجه لبنان مشخصاً در برابر این موضوع کاملاً سکوت کرده است. یعنی حداقل کاری که باید بکند این است که به شورای امنیت سازمان ملل از این حملات شکایت کنند ولی عملاً در مقابل حملات رژیم صهیونی اینها سکوت کردهاند. باید دید در روزهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آن ضرب العجلی که آمریکاییها و صهیونیستها برای لبنان مشخص کرده بودند تا پایان سال میلادی، کمتر از دو هفته دیگر تمام میشود و باید دید که آیا رژیم صهیونی درصدد حمله هوایی گسترده به لبنان است یا خیر؟ دبیر کل حزب الله لبنان، شیخ نعیم قاسم، در برابر این فشارها و حملات، قاطع جواب دادهاند و تأکید کردهاند که حتی اگر آسمان روی زمین بیایند مقاومت خلع سلاح نخواهد شد. در زیر پوست تحولات جاری لبنان، اما برخی رژیمهای منطقه از جمله عربستان به شدت تلاش میکنند شرایط داخلی لبنان را به نفع آمریکا و رژیم صهیونی تغییر دهند. در یک چشم انداز شاهد هستیم که برنامه ریزی کلان دارند برای اینکه انتخابات پارلمانی لبنان در تابستان آینده را به گونهای مهندسی کنند که جریان مقاومت در انتخابات از کرسیهایی که برخوردار است، برخوردار نشود. البته تجربه انتخابات شهرداریها در لبنان نشان داد بعد از جنگ ۶۶ روزه که پایگاه مردمی مقاومت در لبنان همچنان قدرتمند و حاضر در صحنه است.
سؤال: آقای دهقانی، راجع به اتفاقی که در سوریه افتاد، آیا میشود این اتفاق را بعنوان نقطه عطف و اقدام ضد آمریکایی در سوریه قلمداد کرد و اینکه این آغاز اتفاقات مشابه اینچنینی در آینده خواهد بود؟
دهقانی: عرصه سوریه، یک عرصه کاملاً متنوعی در حال حاضر است. هم به لحاظ موافقین با دولت جولانی و هم معارضین دولت جولانی. موافقین دولت جولانی متشکل از گروهها و اقشار مختلفی هستند که از سرزمینهای مختلفی به این سرزمین آمدهاند و حتی در باورهای دینی و اعتقادی شان اختلاف نظر دارند. مبارزه با حکومت بشار اسد به اینها وحدت بخشیده و گردهم آورده است. اکنون که به پیروزی رسیدهاند و حکومت تشکیل دادهاند، آن سهم خواهی در مورد اقشار و گروههای مختلف انجام نشده است. همچنین باورهایی که داشتند، دعوت به جهاد و مبارزه و حتی دعوت برای مقابله با اسرائیل، این در بین بعضی گروههای جهادی طرفدار جولانی وجود داشته است. به نظر میرسد سرخوردگی از نتایج حاصله از تصرف حکومت و تشکیل حکومت توسط جولانی در بین طرفداران ایشان، حداقل گروههایی رقم خورده است. سوریهای که برای آن میجنگیدند، بیشترین اشکالی که بعضی گروههای همراه جولانی به بشار اسد میگرفتند این بود که سوریه جولانگاه نیروهای خارجی شده و نیروهای ایرانی شده است. یعنی ورود و دخالت بیگانگان. امروز با تصرف سرزمینها توسط رژیم صهیونی رقم خورده است. نمیتوانیم انکار کنیم که بخشهایی از مردم سوریه نسبت به سقوط دولت بشار اسد موافقیت و همراهی داشتند با جریان معارضه به امید آینده بهتر از گذشته، اما امروز بخشهایی از کشور سوریه از بین رفته است. کشور سوریه به حکومتهای مختلف عملاً تقسیم شده است. در شمال کردها هستند، در جنوب دروزیها هستند. فقط بخش محدودی امروز در تسلط دولت جولانی است و این سرخوردگی میتواند هرگونه تحرکی را در بین این گروهها رقم بزند. البته جریان معارضه با رژیم صهیونی و جریان جوانان مبارزی که استقلال کشورشان را همواره میخواستند و با حکومت جولانی موافق نیستند و درصدد بازپس گیری سرزمین شان هستند، سرجای خودش است. از تحرکات آنها آگاهی داریم اما این طرف، جریان سرخوردگی که در بین طرفداران جولانی به وجود آمده، برای مبارزه با رژیم صهیونی ظرفیتی را ایجاد کرده است.
سؤال: پیش بینی شما بیشتر این است که این جریان سرخورده.
دهقانی: فکر میکنم این جریان سرخورده میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. یعنی اینها این ظرفیت را دارند که توسط جریان معارضه جولانی جذب شوند و در خدمت جبهه مقاومت و مقابله تجاوزگری رژیم صهیونی قرار بگیرند. به نظر من این اقدامی که صورت گرفته توسط بخشهایی از طرفداران جولانی به صورت هستههای خودجوش و گروههای سرخود صورت گرفته که القائات جهادی در قشرهای پایین اینها وجود داشته است. آنها میتوانند چنین انگیزهای را به وجود آورده باشد.
سؤال: در مجموع تحولات سوریه را رو به کدام سمت و سو میبینید و فکر میکنید چه سرنوشتی در انتظار این کشور است؟
شکیبایی: آن اتفاقی در پالمرا و تدمر افتاده و بیش از اندازه هم در رسانهها برجسته شده است، به ما نشان میدهد که ناامنی در سوریه پایان نیافته و این نکته مهمی است. چون آمریکاییها مدعی بودند که حضور روسیه، حضور ایران در سوریه کمکی به ایجاد امنیت پایدار در سوریه نمیکند و اگر کشورهای غربی در سوریه حضور پیدا کنند تا حدودی بحران اقتصادی سوریه مرتفع میشود و مهمتر از آن امنیت پایدار در سوریه را شاهد هستیم. از زمانی که نزدیک میشویم به یکسالگی دولت جولانی، میبینید از هر سمت و سویی به سوریه حمله میشود. چه آمریکاییها در شرق، چه ترکیه از شمال و چه رژیم صهیونی از جنوب. پس این چیزی که کلاً غربیها مدعی بودند که با پایان یافتن دولت بشار اسد امنیت در سوریه شکل میگیرد، شاهد نیستیم و این اتفاق فارغ از اینکه چه کسی آن را انجام داده باشد یا آمریکاییها برعهده کدام گروه و جریان میاندازند، اولین چیزی که نشان میدهد این است که امنیت هنوز در سوریه پایدار نشده است. نکته بعدی در رابطه با اینکه آمریکاییها تلاش میکنند این اتفاق را به گردن داعش بیندازند. آنچه که آمریکاییها را به این سمت میبرد، بحث خلأ امنیتی در سوریه است. دو نظامی آمریکایی در منطقهای کشته شدهاند که تحت کنترل دولت جولانی و جبهه تحریر الشام است و این برای آمریکاییها که دولت جولانی را تحت حمایت خودشان قرار میدهند، نمره منفی در بین افکار عمومی و در بین تحلیلگران و اندیشکدهها تلقی میشود. لذا طبیعی است که آمریکاییها بخواهند و در همچنین شرایط نا امنی طبیعی است که گروههای مختلفی شکل بگیرند. میتواند حتی داعش این کار را کرده باشد. میتواند گروههای مقاومت این کار را کرده باشند یا هر گروه دیگری. وقتی الگوی امنیتی در یک کشور ایجاد نمیکنید طبیعی است در آن گروههای و جریانهای مختلفی بهره برداری کنند و علیه حکومت مرکزی یا ارتش اشغالگر وارد عمل شوند. بنابراین آمریکاییها برای اینکه بخشی از سوریه پس از اسد، به هر حال هر اتفاقی بیفتد میشود گفت: اعتبار آن به سمت آمریکاییها میرود و ممکن است در این مسئله نمره منفی بگیرد. به ناچار باید این اتفاق را به گردن جریانی بیندازد. با توجه به اینکه عامل اصلی این عملیات هم کشته شده، طبیعی است که نمیشود مشخص یا قضاوت کنیم که ...
سؤال: اقدام تحریک کنندهای برای اتفاقات مشابه است؟
شکیبایی: چون مشخص نیست و هنوز روشن نشده، نمیتوانیم الان ارزیابی دقیقی از صحنه پشت پرده این ماجرا داشته باشیم. در همچنین وضعیتی با توجه به سابقه و تجربه، معمولاً احتمالاتی مطرح است. یکی اینکه ممکن است این اقدام صورت گرفته باشد برای بهره برداری سیاسی بعدی. کما اینکه تحولات منطقه غرب آسیا آبستن تحولات بسیار بزرگی است. حداقل آن چیزی که در رسانهها گفته میشود. لذا این اقدام فارغ از اینکه آمریکاییها نمایشی این کار را انجام داده باشند کما اینکه انجام میدهند یا اینکه گروههای دیگری مسئولیت آن را برعهده بگیرند، میتواند اقدام تحریک آمیز برای بهره برداریهای سیاسی بعدی باشد که در ماههای گذشته به آن دامن زده شده و در ماهها یا روزهای آینده میتواند در رابطه با تحولات منطقه دامن زده شود.
سؤال: آقای حاجی نجاری، راجع به لبنان چطور، اقدامات رژیم صهیونی و حملاتی که مرتکب میشود چقدر فکر میکنید مقدمات تشدید تنشها و درگیری بزرگتر و یک جنگ است؟
حاجی نجاری: ما لبنان را در منطقه غرب آسیا، کانون مقاومت میدانیم. روند تحولاتی که طی این چند سال بعد از شکل گیری حزب الله اتفاق افتاد سبب شد امیدی در مردم منطقه ایجاد شود برای مهار حرکت رژیم صهیونی توسط مردم منطقه. به همین علت است که بعد از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونی بخشی از عمده تمرکزش را روی لبنان گذاشت. آن جنایاتی که مرتکب شد، سیدحسن نصرالله و تعداد زیادی از مردم لبنان و خرابیهایی که به بار آورد، تصورشان این بود که توانستهاند حزب الله را مهار و سرکوب کنند. اما الان بعد از آتش بسی که اتفاق افتاد و دیدیم که رژیم صهیونی صدها بار این آتش بس را نقض کرد و به لبنان حمله کرد. با بهره گیری از فشار آمریکا، عربستان و ضعف دولت لبنان، شاهد فشار سنگینی علیه نیروهای مقاومت هستیم به بهانه خلع سلاح حزب الله. الان بعد از روند آتش بس، چیزی که نماینده آمریکا وقتی به لبنان رفت و برگشت اذعان کرد، اشاره کرد که حزب الله قدرت گرفته و توانسته نیروهایش را بازسازی کند و مهمتر از همه اینکه اشاره کرد که حزب الله قابل خلع سلاح نیست، چون حزب الله در متن مردم لبنان است. واقعیت دیگر اینکه، رژیم صهیونی تا بیروت هم آمده بود، اما به رغم بمبارانهای سنگینی که انجام داد، شهادت زیادی که از مردم لبنان اتفاق افتاد، اما یک قدم به لحاظ زمینی نتوانست جلو بیاید، بخاطر حضور و ایستادگی حزب الله در جنوب لبنان و رودخانه لیتانی و این واقعیت حزب الله است. بعد از این همین مقاومت حزب الله، سبب شد محبوبیت حزب الله در دل مردم لبنان بالا برود. الان براساس نظرسنجیها بالای ۷۰ درصد از مردم لبنان مخالف خلع سلاح حزب الله هستند، چون تجربه سوریه را دیدهاند. یعنی وقتی سوریه دولت آقای اسد که مخالف رژیم صهیونی بود، دچار فروپاشی شد، چه بلایی بر سر سوریه آمده است، الان حکومتی ندارد.
سؤال: چرا این تحلیل و این فهم در دولت نیست؟
حاجی نجاری: بخاطر وابستگی است. این روزها مطرح شد دولت ایران حتی از وزیر خارجه لبنان دعوت کرد که بیاید ولی به او اجازه ندادند. چون آنها دنبال این نیستند که پیوند بین مقاومت لبنان و دولت تحکیم شود و نگران این پدیده هستند، اما وابستگی دولت لبنان عملاً این فرصت را از مردم لبنان میگیرد. چیزی که مهم است نگرانی رژیم صهیونی از آغاز جنگ جدید است. این تهدیدها و عملیاتی که دارد اتفاق میافتد، بخاطر ضعف دولت لبنان است. چون رژیم صهیونی توان آغاز جنگ دیگری را ندارد. بحرانهای درونی، نارضایتی نظامیان اش، مشکلات سنگین اقتصادی، کاهش اعتبار دولت، نفرت جهانی علیه صهیونیست، نفرت جهانی علیه نتانیاهو، اینها چیزهایی است که اتفاق افتاده است. این قدرت ایجاد جنگ جدید را ندارد مگر از طریق همین ارعاب که انجام میدهد. سکوت و ترس دولت لبنان. وگرنه اگر دولت لبنان با حزب الله متحد شود، رژیم صهیونیستی همین عملیات محدود را جرات ندارد انجام دهد. چون ملاحظه حزب الله برای این است که فشار علیه مردم لبنان ایجاد نشود، وگرنه حزب الله توان مقاومت و پاسخگویی به این حملات را دارد. براساس برآوردهای دقیق تامین تجهیزات حزب الله باعث شده به لحاظ توان، ایستادگی و تجهیزات و نیروی انسانی خودش و آن چیزی که الان حزب الله را منع میکند از پاسخ به این جنایات رژیم صهیونیستی ملاحظه مردم لبنان است.
سوال: این ملاحظه قبلا هم بوده ولی قبلا وارد مناقشه میشد ولی الان؟
حاجی نجاری: تبعات آن بمبارانها فشار سنگینی، چون حزب الله خودش را از مردم لبنان میداند، آن زمانی که حمایت کرد، در حمایت از مردم غزه بود. الان ملاحظه حزب الله فشار علیه مردم لبنان زیاد است.
سوال: شما جنگ دیگر را از طرف رژیم صهیونیستی بعید میدانید؟
حاجی نجاری: من جنگ گسترده را بعید میدانم. چون رژیم صهیونیستی توان این را ندارد و الان انتخابات رژیم صهیونیستی و آمریکا در پیش است. ترامپ نگرانی اش شکست جمهوری خواهان در کنگره است. نتانیاهو الان میزان آرایش در داخل رژیم صهیونیستی کمتر از رقبای دیگرست. الان روند مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی را ببینید. این که صفهای طولانی ویزای پرتغال، این نگرانی از گسترش حزب الله الان نشان داده و این توان را دارد که شمال اسرائیل را الان به همان شرایط قبل از جنگ برگرداند. این بار سنگینی را روی ساکنان سرزمین اشغالی ایجاد میکند و دولتش هم توان این ادامه این وضعیت را ندارد. همین الان به لحاظ اقتصادی مشکلات زیادی دارند، رژیم صهیونیستی از طریق ارعاب و فشار از طریق آمریکاییها و سعودیها، یک جوری دولت لبنان را متقاعد کنند که حزب الله را خلع سلاح کنند. صحبتهای قاطع امروز شیخ نعیم قاسم پاسخ روشنی است که این هم محقق نخواهد شد.
سوال: با توجه به این که به جمع بندی رسیدند که حزب الله خلع سلاح شدنی نیست، حتی راجع به حماس، فکر میکنید باز رژیم صهیونیستی این را خواهد پذیرفت و جنگ گستردهای در نخواهد گرفت و این اتفاقات مقدمه آن جنگ نیست؟
دهقانی: در مورد حمله رژیم صهیونیستی به لبنان دو سناریو متصورست. یکی این که یک جنگ گسترده زمینی را آغاز کند، که این احتمالش خیلی کم است. به علت شواهد و قرائنی که داریم. نیروی زیادی در جدار مرز با لبنان جمع نکرده است. چند تا گردان محدود نیرو دارد و شواهد و شکستهایی که از حزب الله روی زمین خورده و حزب الله خواستار و علاقهمند این است که اگر جنگی درگیرد، روی زمین باشد و آن جا حسابهای گذشته اش را با رژیم صهیونیستی تسویه کند. بنابراین این سناریو خیلی متصور نیست. اما سناریو دوم حملات گسترده هوایی است که برای این اقدام یک سری علائم و قرائنی را میبینیم که حکایت از این دارد که این اتفاق خواهد افتاد. یکی این که حزب الله روز به روز بر قدرتش افزوده میشود. یعنی قدرت خودش را بازیابی میکند و مجدد قادر به این است که بازدارندگی گذشته مجدد را احیا و بازدارندگی قابل توجهی ایجاد کند برای مقابله با رژیم صهیونیستی و گرفتن قدرت تحرک رژیم صهیونیستی، این رژیم را تحریک میکند. یعنی به نوعی رژیم صهیونیستی احساس میکند که زمان از دستش میرود. یعنی هرچه این عملیات و حمله را به تاخیر بیندازد، حزب الله قدرتمندتر خواهد شد.
سوال: منظورتان جنگ گسترده است؟
دهقانی: بله جنگ گسترده هوایی که مراکز حزب الله و مراکز سکونت و از طرف دیگر فشار دولت برای خلع سلاح حزب الله. این هم به نوعی همراهی با رژیم صهیونیستی تلقی میشود و در صورت وقوع جنگ، رژیم صهیونیستی امتیاز و سرپل قابل توجهی در درون لبنان دارد. دولت و وزیر خارجه که دارد با طرحهای آمریکاییها و رژیم صهیونیستی همکاری میکند و این تحریکات را افزایش میدهد. به نظر میرسد از آن طرف موانعی رژیم صهیونیستی با آن مواجه است. مهمترین مانع این است که آن ثبات و استقرار و بازگشت به منازلی که در شمال سرزمینهای اشغالی اتفاق افتاده، بهم بخورد. در اثر یک جنگ و آوارگی مجدد و کوچ ساکنین بخش شمالی رژیم صهیونیستی و شکل گرفتن تحرک حزب الله به داخل سرزمین اشغالی رقم بخورد. این مناسبات مثبتی که توانسته بر ذهن دولت لبنان، رئیس جمهور، نخست وزیر و وزیر خارجه لبنان حاکم کند و آنها را وادار به کنار آمدن با رژیم صهیونیستی و تامین شرایط صلح کند، این معادله بهم میخورد و این نگرانی را دارد.
سوال: ولی مانع حمله نخواهد بود؟
دهقانی: به نظر میرسد رژیم صهیونیستی فرصتی که به هر صورت هزینه زیادی برای آن داده و تلفات داده است. آبروی جهانی اش و حیثیت بین المللی اش را از دست داده است. اگر بتواند با شرایط ارعاب و حاکمیت رعب و وحشت بر دولت لبنان آنها را وادار به اقدام برای خلع سلاح کند و این همراهی را بهم نزند، حمله نخواهد کرد. اما از آن جایی که حزب الله تنها نیروی مدافع لبنان است، صراحتا عرض میکنم در لبنان به جز حزب الله هیچ نیرویی وجود ندارد که بتواند از موجودیت لبنان دفاع کند. اگر دولت بیاید پای این کار که به هر قیمت کار نشدنی را انجام دهد، یعنی خلع سلاح حزب الله را، این برای اسرائیل قابل قبول ترست از این که بخواهد هزینه کند و جنگ مجددی را در شرایط نابسامانی تحمل کند.
سوال: برخلاف نظر آقای حاجی نجاری معتقدید مسائل داخلی خود رژیم صهیونیستی؟
دهقانی: نمیتواند مانع جنگ شود. اختلافات درونی رژیم صهیونیستی عاملی برای بازدارندگی در سیاست خارجی است. برخی معتقدند در درون رژیم صهیونیستی علیه نیروهای مقاومت و جبهه مقاومت چه در داخل حماس و چه خارج، یعنی حزب الله، وحدت نظر وجود دارد. نظرسنجیهایی که وجود دارد، ۸۶ درصد ساکنین رژیم صهیونیستی معتقدند فلسطینیها باید نابود شوند. این که با گلوله کشته شوند یا به دارآویخته شوند یا بمب، اختلاف نظرها با این هاست. یک پارچه ساکنین سرزمین اشغالی متفق القول هستند که فلسطینیها و لبنانیها باید از بین بروند. لبنان باید به سرزمینهای الحاق شده رژیم صهیونیستی ملحق شود. تنها چیزی که می تواند رژیم صهیونیستی را از عملیات بازدارد، همانا قدرتمند شدن حزب الله است. توان مقابله با رژیم صهیونیستی و قدرت تحرک زمینی برای حزب الله که امروز حزب الله این توان را در حال به دست آوردن است. بخش عمدهای از تجیهزاتش را توانسته حفظ و ترمیم کند و سلسله مراتب فرماندهی اش را توانسته جایگزین کند و عملا این با اعتماد به نفس صحبت کردن دبیر کل آقای شیخ نعیم قاسم، حکایت از توان بازیابی شده درونی است که از موضع قدرت این چنین حتی با دولت لبنان اتمام حجت میکند. امروز برای حزب الله هیچ قدرتی وجود ندارد که بتواند آن را خلع سلاح کند، ارتش لبنان اصلا اعتقادی به این کار ندارد. چون ارتش میداند اگر حزب الله نباشد، جنوب لبنان در عرض چند روز توسط رژیم صهیونیستی اشغال و به تدریج به سرزمین اسرائیل ملحق خواهد شد. لذا ارتش خیلی اعتقادی به این ندارد و این توان را در خودش نمیبیند. رئیس جمهور تقریبا از این موضوع خیلی دم نمیزند و سعی میکند از کنار آن عبور کند. تنها وزیر خارجه تا حد زیادی. چون وزیر خارجه متعلق به جریانی است که از گذشته دور، چهل، پنجاه سال است که مشی مواسات و همراهی با رژیم صهیونیستی دارد. جریان فالانژیست و مارونیها که این مسیر را سالها طی میکنند و این مواضع وزیر خارجه، خیلی مواضع جدید و غیر منتظرهای نیست. لذا تقویت حزب الله و قدرتمندتر شدن حزب الله تنها راه بقای لبنان است و شما اشاره کردید که این معادله را به این سادگی دولت لبنان متوجه نمیشود. بخشی ناشی از وابستگی است. بخشی اش هم ناشی از خودباختگی و ترس است. وقتی اراده حکومت کردن و اراده استقلال داشتن در بین رهبران جامعه نباشد، به این راحتی به اندک وعدههای دشمنان اعتماد میکنند و بارها در صحنه لبنان نتیجه اش را دیدند. لذا به نظر رژیم صهیونیستی در تدارک اقدامی که شروع کرده و به علت مقاومت
حزب الله، نتوانست به انجام برساند. در تدارک تکمیل کردن آن حرکت است و تنها راه متوقف کردن آن هم قدرتمندتر شدن حزب الله است.
سوال: آقای شکیبانی، آقای حاجی نجاری معتقدند همین تحرکات نظامی احتمالا ادامه خواهد شد و این سرآغاز جنگ بزرگ نخواهد بود به علت مشکلاتی که رژیم صهیونیستی در داخل دارد. آقای دهقانی معتقدند به علت این که فرصت از دست میرود و آنها تقریبا مطمئن شدند که خلع سلاحی رخ نمیدهد، رژیم صهیونیستی حداقل جنگ هوایی گسترده را آغاز خواهد کرد. شما به کدام از این دو تحلیل معتقدید؟
شکیبایی: تحولات لبنان را از زاویه دید آمریکاییها نگاه میکنم. به خصوص که معتقدم ۷۶ -۷۷ سالی که از عمر رژیم صهیونیستی میگذرد، رژیم مدیون آمریکایی هاست. بعد از حمله هفت اکتبر، گروههای مقاومت فلسطینی اگر حضور سریع بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا در کنار نتانیاهو نبود و آن گسیل تجهیزاتی که از آمریکا، انگلستان، فرانسه و خیلی از کشورهای غربی دیگر، روانه سرزمینهای اشغالی نمیشد، امروز ما این جا نمینشستیم و در مورد این مسائل صحبت کنیم. بنابراین برگ برنده نسبت به رفتار رژیم صهیونیستی بیشتر در اختیار آمریکاییها و ترامپ است و سیاستهای اوست که مشخص میکند آیا رژیم صهیونیستی به لبنان، حمله گسترده خواهد کرد. از دید آن چه که دوستان میگویند یا این که نه از طریق فشارهای اقتصادی و فشارهای سیاسی و یا ایجاد بحرانهای سیاسی در داخل لبنان، در سوریه، این که اتفاقات سوریه، اتفاقات گذرا نیست. این اتفاقی که افتاده میتواند نقطه عزیمت و شروع یک سری رفتارها باشد، معطوف به تحولات داخلی لبنان. از نظر آمریکاییها لبنان به عنوان کشور خط مقدم رویارویی با رژیم صهیونیستی نه از جانب خود لبنانیها بلکه از ناحیه دنیای عرب و امت اسلامی همیشه مدنظر آمریکاییها بوده است. آمریکاییها یک حداقل خواسته از لبنانیها دارند و یک حداکثر خواسته. باتوجه به بافت لبنان، حداقل خواسته آمریکاییها از لبنان، با آن بافتش، چه مسیحیان، چه شیعیان، چه مسلمانان حداقل خواسته آمریکاییها این است که لبنان را به عنوان کشور خنثی رو به روی رژیم صهیونیستی تبدیلش کنند و حداکثر خواسته آمریکاییها این است که بتوانند این دولت را همراه کنند. در این سیاست آن جنگی که ما مدنظرمان را من نمی بینم. همین کار را با سوریها کردند. آنها جاپایی در سوریه، لبنان و هم در کشوری مثل اردن و حتی ترکیه دارند. احساسم این است که ممکن است رفتاری که با جمهوری اسلامی می کنند با لبنان و با سوریه نکنند. از ابتدای تحولات سوریه، حتی ما به لبه جنگ، یعنی ورود آمریکاییها به جنگ با سوریه هم رسیدیم، اما جنگی صورت نگرفت و آمریکاییها از طریق عوامل نیابتی خودشان تلاش میکردند، چه رژیم صهیونیستی و چه ترکیه، دنبال میکردند بتوانند تحولات سوریه را مدیریت کنند و در نهایت هم به آن چه میخواستند در سوریه رسیدند. در لبنان هم معتقدم، الان در سیاست آمریکاییها حمله گسترده رژیم را نمیبینم. چون اگر قرار بود آمریکاییها سرنوشت لبنان را یکسره کنند، در همان اتفاقاتی که منجر به شهادت آقا سید حسن نصرالله شد، میتوانستند کار را یکسره کنند، ولی شرایط را نمیدیدند و نخواستند حزب الله لبنان را در لبنان به آن مزاج استشهادی اش برسانند. یعنی به آن نقطهای برسانند که فدایی کند خودش را و طبیعی بود که سیاستهای آمریکا را در منطقه را ممکن بود این رفتار حزب الله لبنان و کلیت محور مقاومت در موقعیت سخت تری انجام دهد. بر این اساس معتقد به انتخابات لبنان هستم. فرمایشات آقای دهقانی را این جا عاریه میگیرم. از الان تا انتخابات لبنان. چون اگر اینها میخواستند از طریق نظامی، لبنان یا حزب الله لبنان را خلع سلاح کنند، برای چه نشسته بودند، فرصت که داشتند. به قول خودشان سوریه در اختیارشان بود. تاحدودی یمن را تضعیف کرده بودند. حزب الله لبنان را هم تضعیف کرده بودند. میتوانستند ورود کنند، چرا ورود نکردند؟ دلایل خاص خودش را دارد. آمریکاییها به این جمع بندی رسیدند که حزب الله لبنان را از طریق حملات مقطعی و زدن چهرههای مطرح، کاری که دارند در نوار غزه بعد از آتش بس میکنند، با حملات هوایی چه گسترده و چه مقطعی بتوانند حزب الله را تضعیف کنند. بعد با این حملات، حزب الله لبنان را مقصر جلوه دهند و بعد از این بهره برداری کنند در تحولات سیاسی لبنان و منتهی کنند اتفاقات لبنان را که حالا در راس آن خلع سلاح حزب الله لبنان است به صندوق انتخاباتی و آن جا بتوانند تغییراتی را ایجاد کنند که حزب الله لبنان از صحنه سیاسی و احتمالا اگر موفق شوند به لحاظ سیاسی و اجتماعی حزب الله را به کناری بزنند، قطعا توانسته اند از طریق نظامی هم حزب الله را به حاشیه هدایت کنند.
سوال: در حد یک جمله هر بزرگوار جمع بندی بفرمایید؟
حاجی نجاری: واقعیت این است که الان درست است حزب الله شیعی است، ولی حمایت بیشتر جریانها را باخودش دارد و این میتواند در سرنوشت خیلی موثر باشد.
دهقانی: اگر چه احتمال جنگ گسترده هوایی را میدیدم ولی حزب الله قادرست که جنگ را به زمین بکشاند و یکی از موانع یا تردیدهایی که رژیم صهیونیستی برای شروع جنگ دارد همین موضوع است.
شکیبایی: چون تحولات سوریه موضوع این برنامه بود، لبنان و غزه و اتفاقاتی که در استرالیا افتاد، همه نشان میدهد منطقه آبستن اتفاقات سختی است و هوشیاری محور مقاومت را میطلبد و با توجه به اتفاقاتی که در عراق افتاده، خوشبین هستم به وضعیت محور مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی.